بسم الله

یا فاطر بحق فاطمه

 

یک. روزی عاشقان- ذاریات

إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ﴿١٥﴾ آخِذِينَ مَا آتَاهُمْ رَ‌بُّهُمْ  إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَلِكَ مُحْسِنِينَ ﴿١٦﴾ كَانُوا قَلِيلًا مِّنَ اللَّيْلِ مَا يَهْجَعُونَ ﴿١٧﴾ وَبِالْأَسْحَارِ‌ هُمْ يَسْتَغْفِرُ‌ونَ ﴿١٨﴾ وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُ‌ومِ ﴿١٩﴾ وَفِي الْأَرْ‌ضِ آيَاتٌ لِّلْمُوقِنِينَ ﴿٢٠﴾ وَفِي أَنفُسِكُمْ  أَفَلَا تُبْصِرُ‌ونَ ﴿٢١﴾ وَفِي السَّمَاءِ رِ‌زْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ ﴿٢٢﴾ فَوَرَ‌بِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْ‌ضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِّثْلَ مَا أَنَّكُمْ تَنطِقُونَ ﴿٢٣﴾

متقين (عاشقان) در باغها و چشمه سارانند. (۱۵) آنچه را پروردگارشان عطا فرموده دائم مى‌گيرند، زيرا كه آنها پيش از اين نيكوكار بودند. (۱۶) و از شب اندكى را مى‌غنودند. (۱۷) و در سحرگاهان طلب آمرزش مى‌كردند. (۱۸) و در اموالشان براى سائل و محروم حقى [معين‌] بود. (۱۹) و روى زمين براى اهل يقين نشانه‌هايى هست (۲۰) و در خود شما؛ پس مگر نمى‌بينيد؟ (۲1) و روزى شما و آنچه وعده داده شده‌ايد در آسمان است. (۲۲) پس سوگند به پروردگار آسمانها و زمین که این سخن، آنچنان که سخن می گویید، حتمی است

*زمینه دریافت آنچه خدا عطا می­کند احسان قبلی است. احتمال عاشق شدن بی شب و سحر منتفی است. بی توجهی به حق مردم (مردم، خانواده خدایند..) برای عاشقان ممنوع. جهان بیرون و درون پر از نشانه های یقین آور است… خدایا چشم بیننده­ی عاشق روزی فرما.

*در مفردات راغب اصفهاني، “رزق” گاهي به معناي عطاي جاري مي‌باشد خواه آن «عطاء» دنيوي باشد يا اخروي و گاهي به معناي نصيب مي‌باشد و از كتاب «صحاح اللغه» نقل شده است كه: رزق يعني آنچه كه با آن نفعي حاصل شود. بعلاوه «رزق» به معناي چيزي است كه مورد انتفاع و بهره‌برداري شخصي قرار بگيرد. لذا از هر چيزي آن مقدار رزق است، كه مورد استفاده واقع شود.

آیات 22 و23 از سوره ذاریات را که می­خوانم دلم برای خدا می­سوزد که به خودش قسم خورده که رزق شما وآنچه به شما وعده داده شده در آسمان است و لطفا این حرف را به اندازه حرف­هایی که خودتان می­زنید باور کنید… حالا که حرف رزق شد از دو چیز نمی­شود گذشت

  • تقوا (عاشقی) کیفیت رزق آدم را متفاوت می­کند

وَ مَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا (2 و3 سوره طلاق)

و هر که تقوا کند (عاشق شود)، برای او راهی برای بیرون شدن قرار خواهد داد، و از جایی که گمانش را ندارد روز­ی­اش می­دهد و هر که بر خدا توکل کند، خدا او را کافی است. خدا امر خود را به نتیجه می­رساند و برای هر چیز قدری/ اندازه ای قرار داده است.

  • اخلاص، رابطه رزق را با اندازه تلاش و عمل به هم می­زند… آدم را صاحب رزق معلومی از جنسی دیگر می­کند

وَ ما تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ… إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ أُولئِكَ لَهُمْ رِزْقٌ مَّعْلُومٌ؛

و جزاء داده‌ نمي­شويد مگر آنچه‌ ‌که‌ بوديد عمل‌ مي­كرديد جز بندگان خالص شده خدا؛ آنان برايشان «روزي» معلوم است). 39 تا41 سوره‌ صافات)

اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ خَيْرَ مَا سَأَلَكَ مِنْهُ عِبَادُكَ الصَّالِحُونَ وَ أَعُوذُ بِكَ فِيهِ مِمَّا اسْتَعَاذَ مِنْهُ عِبَادُكَ الْمُخْلصون

دو. شفقت عاشقان- طور

إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَعِیمٍ ﴿١٧﴾ فَاکِهِینَ بِمَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ وَ وَقَاهُمْ رَبُّهُمْ عَذَابَ الْجَحِیمِ ﴿١٨﴾ کُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئًا بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿١٩﴾ مُتَّکِئِینَ عَلَى سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ وَزَوَّجْنَاهُمْ بِحُورٍ عِینٍ ﴿٢٠﴾ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَیْءٍ کُلُّ امْرِئٍ بِمَا کَسَبَ رَهِینٌ ﴿٢١﴾ وَأَمْدَدْنَاهُمْ بِفَاکِهَةٍ وَلَحْمٍ مِمَّا یَشْتَهُونَ ﴿٢٢﴾ یَتَنَازَعُونَ فِیهَا کَأْسًا لا لَغْوٌ فِیهَا وَلا تَأْثِیمٌ ﴿٢٣﴾ وَیَطُوفُ عَلَیْهِمْ غِلْمَانٌ لَهُمْ کَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَکْنُونٌ ﴿٢٤﴾ وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَسَاءَلُونَ ﴿٢٥﴾ قَالُوا إِنَّا کُنَّا قَبْلُ فِی أَهْلِنَا مُشْفِقِینَ ﴿٢٦﴾ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْنَا وَوَقَانَا عَذَابَ السَّمُومِ ﴿٢٧﴾ إِنَّا کُنَّا مِنْ قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِیمُ ﴿٢٨﴾

 متقين(عاشقان) در باغهايى پر نعمتند. (۱۷) به آنچه پروردگارشان به آنان داده دلشادند، و پروردگارشان آنها را از عذاب دوزخ مصون داشته است[ به آنان گويند: «به [پاداش‌] آنچه به جاى مى‌آورديد بخوريد و بنوشيد؛ گواراتان باد!» (۱۹) بر تختهايى رديف هم تكيه زده‌اند و حوران را زوج آنان گردانده‌ايم. (۲۰) و كسانى كه گرويده و فرزندانشان آنها را در ايمان پيروى كرده‌اند، فرزندانشان را به آنان ملحق خواهيم كرد و چيزى از كار[ها]شان را نمى‌كاهيم. هر كسى در گرو دستاورد خويش است. (۲۱) با [هر نوع‌] ميوه و گوشتى كه دلخواه آنهاست آنان را مدد و تقويت‌ مى‌كنيم. (۲۲) در آنجا جامى از دست هم مى‌ربايند … در آنجا نه ياوه گويى است و نه گناه. (۲۳) و پسراني مانند لؤلؤ مکنون گردشان مي‌گردند (۲۴) و برخى‌شان رو به برخى كنند [و]  از هم پرسند (۲۵) گويند”ما پيش از این در ميان خانواده خود مشفق بوديم.” (۲۶) پس خدا بر ما منت نهاد و ما را از عذاب سموم حفظ كرد. (۲۷) ما از ديرباز او را مى‌خوانديم، كه او همان نيكوكار مهربان است.

سه. گر یار ز احوال من آگاه نمی بود… نجم

وَلِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأرْضِ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ أَسَاءُوا بِمَا عَمِلُوا وَیَجْزِیَ الَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى ﴿٣١﴾ الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبَائِرَ الإثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّکَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِکُمْ إِذْ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الأرْضِ وَإِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى

و آنچه در آسمانها و زمين است همه ملک خداست (و حکم اعمال خلق با اوست) تا بدکاران را به کيفر رساند و نيکوکاران را پاداش نيکوتر عطا کند.  آنان که از گناهان بزرگ و اعمال زشت دوري کنند مگر لغزشهای کوچک از آنها سر زند، که مغفرت پروردگارت بسيار وسيع است، او به حال شما آگاه‌تر است آن گاه که شما را از زمين آفريد و هنگامي که در رحم مادرها جنين بوديد، پس خودستايي مکنيد (خودتان را لوس نکنید)، او به حال هر که متّقي (عاشق) است از شما داناتر است.

چهار. مقام عندیت… نگار اندر کنار و عشق در سر…- قمر

إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ ﴿٥٤ فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ ﴿٥٥  

در حقيقت، متقین (عاشقان) در ميان باغها و نهرها (۵۴) در قرارگاه صدق، نزد پادشاهى توانايند. (۵۵)

یا اباعبدالله… تمام پرسه های من کنار تو سلوک شد..

ثبات قدم صدق، آدم را به مقعد صدق می­رساند انشالله…

اللَّهُمَّ لَک الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاکرِینَ لَک عَلَی مُصَابِهِمْ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَی عَظِیمِ رَزِیتِی اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی شَفَاعَةَ الْحُسَینِ یوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لِی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَک مَعَ الْحُسَینِ وَ أَصْحَابِ الْحُسَینِ الَّذِینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَینِ علیه السلام

پ.ن.یک. چهار سوره پشت هم ذاریات و طور و نجم و قمر غوغاست… نوش جان

 

من غلام قمرم، غیر قمر هیچ مگو                                   پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو

سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو                               ور ازین بی خبری رنج مبر هیچ مگو    

دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت                        آمدم، نعره مزن، جامه مدر هیچ مگو

گفتم ای عشق من از چیز دگر می ترسم                        گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو

من به گوش تو سخن های نهان خواهم گفت                سر بجنبان که بلی جز که به سر هیچ مگو

پ.ن.دو. بانوی دو عالم مادر ما فاطمه زهرا سلام الله علیها برایتان در شب قدر لقمه­های عاشقانه نورانی فراوان گرفته… تا این عشق با جانتان چه کند

مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم                                        دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم

گفت که دیوانه نه‌ای لایق این خانه نه‌ای                                        رفتم دیوانه شدم سلسله بندنده شدم

گفت که سرمست نه‌ای رو که از این دست نه‌ای                              رفتم و سرمست شدم وز طرب آکنده شدم

گفت که تو کشته نه‌ای در طرب آغشته نه‌ای                                  پیش رخ زنده کنش کشته و افکنده شدم

پ.ن.سه. لطفا چراغ باشگاه را روشن نگه دارید

پ.ن. چهار. عید با لبخند تو آغاز می­شود…السلام علیک یا صاحب الزمان

عید نمای عید را ای تو هلال عید من                                             گوش بمال ماه را ای مه ناپدید من

ای مه عید روی تو ای شب قدر موی تو                                        چون برسم به جوی تو پاک شود پلید من

دم نزم خمش کنم با همه رو ترش کنم                                         تا که بگوییم تویی حاضر و مستفید من

فهرست مطالب