۱-نقل فلسفی
فیلسوف آلمانی هایدگر خدابیامرز می گفت هر کس جهانی دارد. جهان ما شامل همه ی فکرها، احساسات، آدمها و اشیایی که می شناسیم و خلاصه هر چیزی است که با آن نسبتی داریم. نسبت فکری، نسبت دوست داشتن، استفاده کردن، شناختن، اجرا….پس جهان هرکس، مجموعه نسبت های او است. هر تجربه ای جهان ما را تغییر می دهد.
منظورش همان است که خودمان می گوییم: فلانی در یک دنیای دیگر است.
۲- نقل خاطره ای
در هم نت روستا بودید؟ من بودم و این یکی از احسانهای خدا در حق من بود. هم نت روستا جهان اندیشه ها و تصورات مرا زیرورو کرد. بهتر بگویم یک جهان دیگر به من اضافه کرد. تصور می کنم به روستاییان کفران و سمیرم هم یک جهان دیگر داد.
البته که من و روستایی ها جهان های خوبی برای خودمان داشتیم اما برخورد ما با هم باعث شد که ناگهان….ناگهان مثل همان فیلمهایی شویم که دوربین بالا می رود و شما به جای تصویر یک آدم یا شی خاص، فضای اطراف او و شهر و کشور و دنیا را میبینید.
هم نت روستا صرف نظر از هرچه داشت یا نداشت، یک عالمه نسبتهای جدید، یک عالمه مرزهای وسیع به جهان همه ما افزود.
۳-نقل خدا پیغمبری
من از اولش با امربه معروف و نهی از منکر دوست نبودم. ولی گاهی که کسی توانسته با مهربانی سر من را به سمت گل زیبایی که می توانم ببویم بچرخاند یا به من هشدار بدهد که اینجا خاری پیش پای توست، خوشم آمده. اگر امربه معروف و نهی از منکر را بزرگ ببینیم. مثلا فکر کنیم امر به معروف اقتصادی هم داریم یا نهی از منکر علمی یا …یا هر نسبت نویی که به کسی هدیه می دهیم، آن وقت دیگر بداخلاقی به نظر نمی رسد.
امربه معروف هدیه ی یک جهان نو است. از آن طرف بگویم شاید هر وقت به جهان کسی یک تکه می افزاییم، امر به معروف کرده ایم. هر وقت به او هشداری می دهیم که جهانش کوچک یا زشت یا محقر نماند، نهی از منکر کرده ایم.
۴-نقل احسانی
احسان کنیم.احسان های بزرگ.امربه معروف ها و نهی از منکر های بزرگ. به آدمها خنزر پنزر ندهیم. جهان بدهیم.

فهرست مطالب