حضرت موسی(ع) در راه طور سینا بود.
در بین راه کسی شروع کرد پیش او التماس کردن و گفت من گناه بدی کرده‌ ام؛ از خدا بخواه که از من بگذرد. سپس گناهی که مرتکب شده بود را به حضرت موسی گفت.
حضرت موسی به خداوند گفت این بنده از تو پوزش می‌طلبد؛ او را مشمول رحمت و مغفرتت قرار بده!
خطاب رسید که من او را بخشیدم؛ ولی به او بگو که من از تو یک گلایه دارم!
چرا این مطلب را به تو گفت که تو مطلع شوی و هر وقت تو را ببیند، از تو خجالت بکشد!؟ من نمی‌خواهم بنده من از کسی خجالت بکشد.

در وسائل‌ الشیعه ابان بن‌ تغلب از امام صادق (ع) نقل می‌کند:
«سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ يَقُولُ مَا مِنْ عَبْدٍ أَذْنَبَ ذَنْباً فَنَدِمَ عَلَيْهِ إِلَّا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ قَبْلَ أَنْ يَسْتَغْفِرَ»
هیچ بنده‌ای نیست که گناهی کرده باشد و بعد پشیمان شده باشد، مگر این‌که خدا او را قبل از آن‌که بگوید «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّي وَ أَتُوبُ إِلَيْه»، می‌آمرزد.
ما پروردگارمان را نشناخته ‌ایم!

آیت الله آقا مجتبی تهرانی

فهرست مطالب