ده گانه های عاشورایی
روضه های قرآنی
* ششم؛ برای حضرت امام سجاد
ماجده محمدی
لَقَدْ کانَ لَکُمْ في رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثيراً (٢١) وَ لَمَّا رَأَ الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزابَ قالُوا هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلاَّ إيماناً وَ تَسْليماً (٢٢) مِنَ الْمُؤْمِنينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضي نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْديلاً (٢٣) لِيَجْزِيَ اللَّهُ الصَّادِقينَ بِصِدْقِهِمْ وَ يُعَذِّبَ الْمُنافِقينَ إِنْ شاءَ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ کانَ غَفُوراً رَحيماً
قطعاً در گفتار و رفتار رسول خدا اقتدای نیکویی برای شماست . اقتدا به رسول خدا از عهده همه مدعیان ایمان برنمی آید ، بلکه آن کسی پیرو اوست که به خدا و روز واپسین امید دارد و خدا را بسیار یاد می کند .
برخورد منافقان و بیماردلانِ سست ایمان در رویارویی با دشمن این گونه بود . امّا مؤمنانِ راستین هنگامی که لشکر احزاب را مشاهده کردند و مدینه را در محاصره آنان دیدند ، گفتند : این همان است که خدا به ما وعده داد و او راست گفت و این است وعده ای که رسول خدا به ما داد و او راست گفت . و مشاهده لشکر احزاب سبب نشد که آنان گمانی ناروا برند و یا سخنی ناشایسته گویند ، بلکه آنان را جز ایمان و تسلیم در برابر خدا نیفزود .
مؤمنان با خدا عهد بستند که در برخورد با دشمنان از صحنه کارزار نگریزند . از میان آنان مردانی بودند که به آنچه با خدا بر سر آن پیمان بستند صادقانه وفا کردند . پس برخی از آنان با مردن یا کشته شدن در راه خدا ، اجل خود را به پایان بردند و برخی از آنان این را انتظار می برند و در پیمان و مواضع خود هیچ تغییر و تبدیلی ایجاد نکرده اند .
[پدید آمدن اسباب ترس و اضطراب با هجوم لشکر احزاب ] بدان هدف بود که خداوند مؤمنانی را که در پیمان خود صادق بودند به خاطر راستی شان سزا دهد، و منافقان را اگر بخواهد ـ در صورتی که توبه نکنند ـ عذاب کند و چنانچه توبه کنند توبه شان را بپذیرد و عذابشان نکند، چرا که خداوند آمرزنده و مهربان است.
و از مومنین انانی که صدقه می دهند ( همه ی زندگی شان را )
سر میدهند بعضی برای پیمانشان
نه به لفظ و حرف؛ که به واقع «سر» میدهند بعضی برای پیمانشان
آخر با خدایشان عهد بستهاند
و جرعه جرعه اسوهای چونان احمد را چشیدهاند؛
چگونه میتوانند به هر جرعهی دیگری جز او سیراب شوند؟!
و از مومنانند؛
کسانی که راست میگویند؛
پیمان که می بندند با بند بند وجودشان پایش میمانند
گیرم امروز نوبتشان نباشد؛
گیرم امروز نباید سر بدهند پای پیمانشان
گیرم امروز بیماری و رنجوری از جهاد بازشان داشته باشد
اما این رسم همیشهی دنیا نیست
میرسد روزی که توان به جانشان بازمیگردد و آنگاه، مردانه پای عهد خود میمانند
مجلس به مجلس، شهر به شهر، سال تا سال
و آنچنان رسم امانتداری را ارج مینهند که نوبت بر خودشان برسد
و اینبار نه با سر، که با شرحه شرحهی جگر، پای عهدشان باقی بمانند
اهل خدا؛ عهد که میبندند پیمان نمیشکنند تا پای جان
اهل خدا؛ با جان پیمان میبندند
و اینانند که از مؤمنانند
نویسندگان: وجیهه محمدطاهری – ماجده محمدی
تصویربرداری، نریشن و تدوین: برادران مفیدی کیا
سوگواره هنر و حماسه (هیئت محبین اهل بیت علیهم السلام) در دانشگاه هنر- تهران
*شب اول؛ برای حضرت علیاکبر
* دوم؛ برای حضرت عباس
*سوم؛ برای امام حسین (ع)
*چهارم؛ برای آغاز روزهای اسارت زنان و کودکان
* پنجم؛ برای اصحاب امام حسین علیه السلام