یك صبح مى ‏شود كه برایم دعا كنى؟
یا نیمه شب به شوق نمازم صدا كنى؟
مرغ دل از قفس تن به دركشى
در آسمان صحن و سرایت رها كنى
ما را به پادشاهى عالم در آورى
یعنى كه در حریم بلندت گدا كنى
امروزه كاینچنین به كرامت زبانزدى
تا رستخیز بهرِ شفاعت چها كنى؟
تو زائر مدینه‏اى و طوس مى ‏روى
ما را ببر كه زائر قبرِ رضا كنى
این جا كه آمدى سخن از تازیانه نیست
حرفى ز بى وفایى و ظلم زمانه نیست
در دست‏هاى مردم شهر تو سنگ نیست
یعنى سلام مردم تو وحشیانه نیست
سیلى نزد كسى به رُخ داغدار تو
اینجا خبر ز خون دل و دردِ شانه نیست
با شاخ گل ترا به سوى خانه مى‏برند
كنج خرابه بهر تو آشیانه نیست
آرى حریم تو حرم اهل بیت شد
حتى فراز آنكه ز قبرش نشانه نیست

دانلود فایل صوتی

فهرست مطالب