نشست هفتادم – سیری در سوره های قرآن – بخش سوم

استاد هانی چیت چیان – 56 دقیقه / پیاده شده توسط خانم ها کوثر گلیج، مریم پیله ور و بهار سعیدی

بسم الله الرحمن الرحیم

به سور مسبحات رسیدیم. سور مسبحات را دو سال است که در باشگاه کار می کنیم. انگار به آشنایی رسیدیم. یک سال این سوره ها را کار کردیم و بعد دیدیم خوب کار نکرده ایم، این شد که یک سال دیگر هم روی آن ها وقت گذاشتیم. من که خیلی حس خوبی به این سوره ها دارم. امیدوارم دوستان باشگاه هم به خاطر محشور بودن با این سوره ها، همین حس را داشته باشند.

سوره مبارکه حدید: سوره مبارکه حدید، سوره ی توحید در زندگی اجتماعی است. «هو الاول و الآخر و الظاهر و الباطن…». اما باید ایمان بیاوری و انفاق کنی. بعد هم حدید نازل شده تا ببینی آیا می روی وسط میدان بجنگی و دفاع کنی؟ یک توحید عمیق، وسط میدان نبرد.

سوره مبارکه مجادله: سوره ی مجادله از یک ماجرای اجتماعی شروع می شود. بحثی که زنان پیامبر دارند و موضوع نجواکردن با رسول خداست. موضوع اصلی سوره این جاست: «لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ » نکند روابط خانوادگی تان و فرزندتان و همسرتان بر رسول ترجیح پیدا کند! سوره سوره ی این است. می شود در جامعه ی دینی، جایگاه رسول به واسطه ی دوست‌ داشتن همسر، فرزند و خانواده تضعیف شود. بعضی از همسران پیامبر حتی جایگاه پیامبر را درست رعایت نمی کردند. این سوره ی حزب الله قرآن است. «إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» حزب الله یعنی چه؟ یعنی آنانی که در حزب خدا و رسولش هستند. یعنی هیچ چیزی را حتی زندگی، خانواده،  بهره مندی ها و … را به خدا و رسول ترجیح نمی دهند. مثل شهدا و شهدای مدافع حرم که به اینها حزب الله گفته می شود.

سوره مبارکه حشر:  سوره ی حشر سوره ی اسماءالله است. از این نظر خیلی شبیه به سوره ی مبارکه ی آل عمران است که در آیات انتهایی اش، فهرستی از اسماء الهی دارد. این هم از آن سوره های چگونه زندگی کردن انسان با أسماء الله است. انسان چگونه زندگی کند که زندگی اش نورانی به أسماء خداوند باشد. البته وسط میدان جهاد! سور مسبحات میدان جهاد را در مغز، روح، جان و استخوان طرف وارد می کنند. با أسماء الهی می  خواهی زندگی کنی، باید «مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا…» در وسط میدان جنگ باش. بعد هم فکر نکنی چون وسط این میدان هستی خدا به تو محتاج است! خدا بدون تو هم می تواند کارش را پیش ببرد. تویی که به بودن در میدان جنگ احتیاج داری.

سوره مبارکه ممتحنه: وای خدا! این سوره، سوره ی حضرت صدیقه ی طاهره سلام‌الله علیهاست. در زیارت حضرت می گوید: «یَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَکِ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ». سوره ی امتحان قرآن است. سوره ی آن هایی که اصلاً جان می دهند برای ورز داده شدن! امتحان یعنی آن ها را در گیرودار اتفاقات عجیب و غریب می اندازد و عیار ایمانشان، خود را نشان می دهد. «امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى» ۳، حجرات. امتحان، آماده سازی است. ما امتحان را آزمایش می گوییم. اشکالی ندارد؛ اما باید آزمایشی بگیریم که هدفش آماده سازی است. یعنی می رود آزمایش می دهد تا خودش را برای امتحان اصلی آماده کند. سوره ی کسانی است که آماده ی امتحان اند. این ها را امتحان می کنند. البته این مفهوم در سوره ی مبارکه ی حجرات هم هست که خیلی از این نظر جالب است. سوره ی أسوه ی حسنه هم هست. «لَّقَد كَانَ لَكُم فِي رَسُولِ ٱللَّهِ أُسوَةٌ حَسَنَة لِّمَن كَانَ يَرجُواْ …» ۲۱، احزاب. بحث حضرت ابراهیم علیه السلام است که عده ای می آیند ایمان بیاورند و خدا به پیامبر می فرماید: آن ها را امتحان کن و بیازمای.

سوره مبارکه صف: این سوره شبیه سوره ی مبارکه ی صافات است. در صافات، اخلاص موجب قرارگرفتن در صف انبیای الهی بود. در سوره ی صف به زندگی اجتماعی مؤمنین اشاره می کند. می گوید: مؤمنین، باید قول و فعلتان با هم یکی شود تا صف شوید. مؤمنین اگر قول و فعلتان یکی نباشد؛ یعنی نیتتان یک چیز باشد و حرفتان چیز دیگر، بنیان مرصوصی بین شما شکل نمی‌گیرد. اگر بنیان مرصوص شکل نگیرد، رسول وسط میدان می رود و تنها می ماند. اباعبدالله الحسین می رود کربلا و هیچ‌کس نیست تا کمک کند. این سوره، سوره ی کسانی است که یاران صدیق انبیا و اولیای الهی هستند. «قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ» سوره ی «هل من ناصر» است! امام دعوت می خواهد و آدم ها باید واقعا یاری اش کنند و قول و فعلشان یکی باشد.

سوره مبارکه جمعه: این سوره مثل سوره ی حج، سوره ی اجتماع است. یادتان باشد در سوره ی حج منسک حج می‌آمد و اجتماع درست می کرد؛ این‌جا منسک نماز جمعه است. نقش نماز جمعه در اجتماع مسلمین. سوره این بحث را مطرح می کند که مؤمنین نیاز دارند رسول آن ها را تزکیه کند و کتاب و حکمت را به آنان تعلیم بدهد. برای همین هم هست که نماز جمعه را برپا کردند. سوره ای است که نگاه انسان به فضل را اصلاح می کند. ما فکر می کنیم فضل یعنی یک استعداد و توانمندی در درون ما؛ اما خدا می‌گوید فضل یعنی هر کسی که بتواند بهتر از رسول استفاده کند. تعریف ما را نسبت به فضل درست می‌کند. حالا بحث های دیگری هم دارد که بماند.

سوره مبارکه منافقون: از اسمش پیداست، اصل موضوع نفاق را توضیح می دهد. نفاق چیست؟ چرا به وجود می آید؟ چه عاقبت و قیافه هایی دارد؟ منافق ها چطور فیلم بازی می کنند؟ چگونه می خواهند جامعه را زمین بزنند و… . همه ی این ها در سوره ی مبارکه ی منافقون است. در مقابل «وَلِلَّهِ العِزَّةُ وَلِرَسولِهِ وَلِلمُؤمِنينَ وَلكِنَّ المُنافِقينَ لا يَعلَمونَ» عزتی برای خدا و رسول و مؤمنین است. «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ…» برای این‌که مؤمنین نخواهند به ورطه ی نفاق بیفتند و در میدان مبارزه سست شوند، باید مواظب باشند اموال، اولاد، دارایی ها و امکانات، آن ها را به خود سرگرم نکند.

سوره مبارکه تغابن: باید به محضر این سوره، عرض ادب ویژه ای بکنیم. در دور دوم سوره های مسبحات، به‌خاطر نشستی که تشکیل نشد، توفیق نداشتیم آن طور که باید به این سوره بپردازیم، اگرچه دعا کردیم از سوره محروم نشویم و فقط از جلسه محروم شده باشیم. سوره ی مبارکه ی تغابن سوره ی زندگی اجتماعی است و موضوع خانواده در آن مطرح می شود. شبیه سوره ی مبارکه ی «نساء». این‌جا می گوید: «إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلَادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ» گاهی می شود که همسران و فرزندان شما دشمن شما درمی آیند. باشد؛ اما قرار نیست در حرکت شما خللی ایجاد کنند و نباید دلیل شود که شما به هم بریزید. « وَإِنْ تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا» : ببخشید و نادیده بگیرید و غفران به خرج دهید. روایت زندگی اجتماعی در میدان نبرد است که خانواده دارد پشت مجاهد را خالی می کند. فرقی نمی کند که مجاهد مرد باشد یا زن. سوره می گوید، با این حال ببخش و خوش‌اخلاق باش و بزرگی کن. ضمناً در میدان مبارزه سفت بایست. چنین انسانی در روز قیامت حسرتی نخواهد داشت.

سوره مبارکه طلاق: سوره ی طلاق علی‌رغم اسمش که طلاق است و با همین موضوع هم شروع می شود؛ اما سوره ی امر الله است. سوره ی امر خدا و تقواست و این‌که چگونه اجرای امر خدا و رعایت تقوا موجب خروج از بن بست ها می شود. «وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجعَل لَهُ مَخرَجًا»، «وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ…» سوره ی آن هایی است که در جایی گیر کرده‌اند و چاره ای ندارند؛ حتی در موضوعاتی مانند طلاق که خیلی بن بست است، حال آدم ها بد است، از هم کینه دارند و یک زندگی دارد از هم می‌پاشد. سوره ی طلاق سوره ی امر الهی است و اینکه اجرای امر خدا، چگونه می تواند بن‌بست ها را برای انسان باز کند.

سوره مبارکه تحریم: این سوره از آن سوره های پیچیده ی اجتماعی است. دوباره وارد سوره های مدنی عجیب و غریب شدیم. از سوره هایی است که در گیرودار ایمان، مبارزه و میدان ها، درگیری های درونی به وجود آمده است. در خود سوره برخورد نه چندان مناسب یا نامناسبی از سوی بعضی از همسران پیامبر اتفاق افتاده است. فکر کنید که وسط میدان نبرد، جنگ، بگیر، ببند، بالا و پایین هستند، از پشت یک سری آسیب هایی به پیامبر وارد می شود. سخت و سنگین است. دستور سوره این است که: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا» سعی کنید همان طور که خودتان را نگه می دارید، اهلتان را هم باتقوا کنید. سوره ای است برای افراد باتقوا تا کمک کند که خانواده شان را هم باتقوا کنند. نشود که انسان باتقوا، مبارز و انقلابی باشد و خانواده اش چیز دیگری از آب دربیایند. سوره ای است که ان شاءالله نمی گذارد چنین اتفاقی بیفتد. یک نکته ی جالبی هم دارد. خدا می خواهد برای تمام مؤمنین عالم دوتا مؤمن مثال بزند و دو خانم را مثال می زند: حضرت آسیه و حضرت مریم سلام الله علیهما. حضرت آسیه که شوهرش فرعون است، مؤمن و برگزیده ی خداست و حضرت مریم که شوهر ندارد و چقدر تحت فشار است. یعنی خداوند دو خانم را الگوی مؤمنین عالم کرده است. این نکته خیلی حرف دارد. نشان دهنده ی جایگاهی که مقام شامخ زنان و خانم ها در نظر خداوند تبارک و تعالی دارند، است.

سوره مبارکه ملک: این سوره، سوره ی احسن عمل قرآن است. اگرچه که این موضوع در خیلی سوره های دیگر نیز بود. سوره هایی مانند کهف و… . خیلی از سوره ها احسن عمل دارند. سوره ی اتصال به جریان ثابت خیر در عالم، به واسطه ی داشتن احسن عمل است که ما اصطلاحاً به آن برکت می گوییم. یعنی آدم ها احسن عمل داشته باشند تا به برکت برسند. ما برکت را کمی ضعیف معنا می کنیم و می گوییم زندگی زیاد باشد و… . برکت یعنی اتصال دائم و همیشگی به جریان خیر. یعنی هر اتفاقی در زندگی فرد بیفتد خیر است. به این می گویند: «تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ»  انسان ها باید احسن عمل پیدا کنند و برای این کار باید یا سمعشان یا عقلشان کار کند: «لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ» یا با عقلش تشخیص دهد یا حرف صاحب عقلی را گوش دهد. چیزی غیر از این دو نمی شود. سوره ای است که اگر کسی احسن عمل در او فعال شود، ولایت امام را درک می کند. در آیات انتهایی سوره می توان آن را دید.

سوره مبارکه قلم: سوره ی قلم سوره ی اخلاق قرآن و شبیه به سوره ی مبارکه ی حجرات است. با این تفاوت که این سوره، ابتدای دعوت پیامبر گرامی اسلام است. سوره ی «انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» و سوره ی بنیادی اخلاق در قرآن است. سوره ای است که می‌گوید دین یعنی اخلاق داشتن. نه این که نماز خواندن و امثالهم نیست؛ بلکه نماز خواندن، روزه‌ گرفتن و… همه قرار است یک اخلاقی را در انسان ایجاد کند. سوره نشان می دهد اخلاق آن روی عقلانیت است و هر دو آن روی تسلیم و سجده هستند. اگر کسی مشکل اخلاقی دارد، حسن خلق هایی را ندارد و کج خلقی هایی دارد که باید ترک کند، باید خودش را به سوره ی قلم بسپارد تا ان شاءالله سوره ی قلم حسابی خوش اخلاقش کند. جالب است که به شما بگویم سوره ای است که اخلاقش سیاسی است. چون به پیامبر می گوید: پیامبر، اخلاق این ها را نداشته باش. چراکه می خواهند تو کوتاه بیایی. یعنی در مقابل دشمن کوتاه نیامدن خودش یک نکته ی اخلاقی است. لذا اجازه نمی دهد کسی اخلاق را از سیاست جدا کند. اگر یک نفر در حوزه ی سیاسی و اجتماعی دنبال دین خدا نباشد و یک گوشه ای اخلاق مدار باشد، در این سوره تعریف نمی شود. در این سوره اخلاق یک عنصر کاملاً سیاسی و اجتماعی است.

سوره مبارکه حاقه: از اسمش پیداست که سوره ی حق است. در حق بودن شبیه سوره ی رعد است. ولی حقش شدیدتر و کوبنده‌تر است. سوره ی حق است و تعارف هم با کسی ندارد. هولناک ترین آیه ی قرآن در این سوره آمده است؛ چون حق است. برای این که یک بار همه بفهمند حق یعنی چه، می‌گوید: ای پیامبر! اگر خود تو هم به ما دروغ ببندی؛ که هرگز نخواهی بست « وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ» (لو یعنی اگری که هیچ وقت اتفاق نمی افتد،) « لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ، ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ» شاهرگ گردنت را می زنیم! حق است و با احدی تعارف ندارد. حق است و برای کسی که مقابلش است عذاب و برای بقیه نجات است. مثل طوفان نوح که برای یک عده عذاب و برای عده ای دیگر نجات است. هر کسی دنبال حق است باید این سوره را بخواند. درد هم دارد و از سوره های علوی است!

سوره مبارکه معارج: سوره ی نردبان قرآن است. می خواهی نردبان را بگیری و بالا بروی؟ راهش سوره ی معارج است. شبیه دو سوره ی «إسرا» و «نجم» است. با این تفاوت که در این دو سوره پیامبر به معراج می رود؛ اما در سوره ی معارج هر کسی بخواهد می تواند به معراج برود. «إِلَّا الْمُصَلِّینَ» است. «الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ» سوره ی نمازخوان های عالم است. نماز نردبان ملکوت است و می شود از آن بالا رفت. کسی خواست این موضوع را یاد بگیرد برود این سوره را بخواند. نکته ی جالبش این است که نماز فقط دولا و راست شدن نیست. نماز آداب دارد. نماز می خوانی باید حق سائل و محروم را بدهی، پاکدامن و امانت دار باشی. نماز معراج مؤمن است موضوع سوره ی معارج است. یک مطلبی هم در سوره دارد که آدم ها فکر می کنند همین که دور پیامبر بگردند، آدم خوبی می شوند. نخیر! اگر دور پیامبر می گردی باید اخلاق پیامبر را هم در خودت ایجاد کنی.

سوره مبارکه نوح: قربان حضرت نوح علیه السلام بروم! پیامبر نوحه است. ۹۵۰ سال مردمش را به خدا دعوت کرده است. چقدر سختی کشیده است این مرد. آن وقت یک عده آدم خوش انصاف می گویند رفت و قومش را نفرین کرد. از این خبرها نیست. او اگر می خواست نفرین کند ۹۵۰ سال صبر نمی کرد. مرد می خواهم که یک ماه برود یک جایی، مردم را دعوت کند، مسخره اش کنند، ماه دوم یا ماه سوم هم ادامه دهد. مگر می شود کسی ۹۵۰ سال قومش را دعوت کند و ادامه دهد؟ سوره ی اهل بیت قرآن است. به آیه ی آخر آن توجه کنید: «رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِمَنْ دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِنًا» هرکسی اهل بیت حضرت نوح شود نجات پیدا می کند. اهل بیت یعنی فرزندانش؟ نه! ممکن است فرزندانش باشد و اهل بیتش نباشند، ممکن است فرزندش نباشند ولی اهل بیتش باشند. سوره ی وقار قرآن است. وقار برای خدا. سوره ای است که می گوید آن هایی هدایت می شوند که برای خدا وقار و ارزش قائل باشند. ما برای خدا وقار قائل نیستیم. گاهی یک بچه وقارش از خدا برای ما بیشتر می شود. جلوی بچه گناه نمی‌کنیم؛ اما بچه که نباشد و خدا باشد، گناه می‌کنیم. یعنی برای آن بچه وقار قائلیم و برای خدا نیستیم.

سوره مبارکه جنّ: سوره ی جالب انگیزناکی است! سوره ی جن علی رغم اسمش خیلی چیزی هم درباره ی جن نگفته است. در جاهای دیگر قرآن بیشتر درباره ی جن صحبت شده است. فقط یک چیزی درباره ی جن می گوید که خیلی شگفت انگیز است. می گوید یک بار پیامبر داشتند قرآن می خواندند که یک عده از جنیان تا شنیدند، گفتند: «وای! چقدر این مطالب نورانی است. ما ایمان آوردیم.» بعد جن ها می گفتند که ما تعجب می کنیم چرا شما آدم ها به‌سراغ ما می آیید؟ شمایی که قرآن و رسول دارید، چرا به‌دنبال ما می آیید؟ ما خودمان به رسول و کتاب رسول شما ایمان آوردیم، آن وقت شما بلند می شوید و به ‌سراغ ما می آیید؟ این سوره آدم را درست می کند. یعنی تو کمتری از یک جن در ایمان‌ آوردن؟ یک جن سخن پیامبر را شنید و چون سلیم النفس بود، زود قبول کرد. یعنی تو از جن کمتری؟ یک ایمان راست و حسینی و درست و حسابی بیاور؛ بگو پذیرفتم و پای آن بایست. سوره ی یک ایمان ساده و بی غل و غش است. اسم سوره‌ جن است.

این را بدانید که اسم سوره ها را بعداً گذاشتند. در روایات سوره ها را با آیه ی اول آن ها خطاب می کردند؛ سوره ی «الم ذَلِكَ الْكِتَابُ» منظور سوره بقره بود. سوره ی « قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ» یعنی سوره ی جن. سوره ی «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ» یا سوره ی «تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ» و …

سوره مبارکه مزّمّل: سوره ی آدم های دغدغه مندی است که شب‌ها خوابشان نمی برد. از شدت دغدغه شب ها بیدارند. خدا می گوید: اشکال ندارد، بلند شو نماز شب و قرآن بخوان تا راه هدایت را پیدا کنی. اگر دغدغه ی هدایت فرزندت یا جامعه و … را داری، این کار را انجام بده. منظور سوره دغدغه های هدایتی است نه دغدغه های مادی مثل برگشت خوردن چک. علی القاعده اگر کسی دغدغه ی هدایت داشته باشد، نباید خوابش ببرد. پس قیام شب کن. سوره ی نماز شب قرآن است؛ اما نماز شبش برای دغدغه ی اجتماعی است. برای همین در قنوت نماز وترش ۴۰ مؤمن را دعا می کند. اول سوره خودش نماز شب خوان است، به آخر سوره که می رسد، بقیه را هم با خود همراه کرده است. سوره ی قرائت قرآن است: «فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ».

سوره مبارکه مدّثّر: سوره ی قیام قرآن است. البته سوره ی «کهف» هم سوره ی قیام است و نیز جاهای دیگری از قرآن هم بحث قیام مطرح شده است. سوره مدثر مربوط به اولین حرکت قیام است. جایی که می خواهی بکنی و بروی! ظاهراً چهارمین سوره ای است که نازل شده است. سوره ای که پیامبر باید قیام یک حرکت بزرگ را شروع می کرده است. آداب قیام را بسیار زیبا می گوید. مثلاً برای این‌که بتوانی قیام کنی، خدا را بزرگ بشمار، کار زیاد انجام بده، منّت نگذار، اهل صبر باش، طهارت را رعایت کن و … . هر کسی دنبال آداب قیام می گردد، سوره ی مدّثّر را بخواند. آسیب های قیام را هم می گوید. اندیشه هایی که موجب می شود ضعف در قیام پدیدار شود را نیز می گوید.

سوره مبارکه قیامت: معلوم است این سوره درباره ی قیامت است. خیلی سوره ها درباره ی قیامت هستند؛ این سوره چه فرقی با آن ها دارد؟ این سوره درباره ی نفس لوّامه ی انسان است که قیامتی به پا می کند. قیامت به پا کردن نفس لوّامه را بیان می‌کند. آدم را یک بار برای همیشه با نفس لوامه خودش رفیق می کند. آدم هایی که به نفس لوّامه ی خودشان بی توجه هستند، باید با خواندن این سوره، ‌نفس را سرحال بیاورند!

سوره مبارکه انسان: جان آدمی به فدای عبادش! سوره ی آدم های بی توقع قرآن‌ است. آدم هایی که هیچ دلیلی جز عشق به خدا برای زندگی ندارند « إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا» سه روز روزه گرفته‌اند؛ افطارشان را به مسکین، یتیم و اسیر دادند؛ می گویند: ما هیچ چیزی نمی خواهیم و فقط به دنبال وجه خدا هستیم. آدم های عاشقی هستند که عاشقانه برای خدا زندگی می کنند. ‌ذره ای توقع نسبت به دیگران ندارند. در انتها، موضوع ‌قرآن در سوره مطرح می شود و نقشی که قرآن در تربیت چنین ویژگی در انسان هایی دارد.

سوره مبارکه مرسلات: سوره ی صدق و کذب قرآن است. دقیق تر بخواهیم بگوییم در ظاهر سوره‌کذب است. چه می شود آدم ها بر اساس حقیقت زندگی نمی کنند؟ چه می شود که آدم ها حتی بر اساس چیزهایی که خودشان هم می دانند زندگی نمی‌کنند؟ می داند برایش ضرر دارد؛ اما انجام می دهد. می داند عاقبش خوب نیست اما انجام می دهند. چه می شود آدم ها اینگونه می شوند؟ کذب را ریشه یابی می کند و می گوید چیست و چطور درمانش کنیم.

سوره مبارکه نبأ: به جزء سی ام رسیدیم. سوره ی تکلم است. تکلم در قیامت را می گوید؛ چون در قیامت کسی جرئت حرف زدن پیدا نمی کند. اما بعضی ها می توانند حرف بزنند؛ چون در این جا هم حرف زدن واقعی داشته اند. حرفشان حرف بوده و تازه آن دنیا هم حرفی برای زدن دارند. نظام عالم را به درستی دیده است و تقوایی مبتنی بر معرفت نسبت به نظام عالم دارد. این می شود سوره ی مبارکه ی نبأ.

سوره مبارکه نازعات: هرکه می خواهد با هوای نفس مبارزه کند، جایش سوره ی مبارکه ی نازعات است. «وَالنَّازِعَاتِ غَرْقًا»، «وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى» هرکسی با هوای نفسش مشکل دارد و زورش به آن نمی رسد، سوره ی نازعات بخواند. چنان آدمی را از هوای نفسش می کند که دیگر به آن حالت برنمی گردد. آدم هایی که از هوای نفسشان می کنند، ممکن است خودشان بعدها «فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا» هم بشوند. یعنی مانند حضرت موسی علیه‌السلام بروند سراغ مانند فرعون و آن ها را هم از هوای نفسشان جدا کنند.

سوره مبارکه عبس: سوره ی آن هایی است که قدر قرآن را فهمیده ‌اند. در زندگی شان بین استعداد، علاقه و همه ی این ها می گویند: «قرآن، قرآن، قرآن». سوره ی آن هایی است که در مقابل هر چیز دیگری در این عالم، به معلم بودن و تعلم قرآن افتخار می کنند. به برکت این‌که اهل این ذکرند، آدم های به شدت خوش اخلاقی هستند و به شدت برای دیگران احترام قائل می شوند. به آدم ها به واسطه ی ظاهر و توانمندی هایشان امتیاز نمی دهند. این سوره سوره ای است که می گوید استعداد واقعی انسان سعی و خشیت اوست؛ نه این‌که توانش چقدر است، ضریب هوشی‌اش چند است و… . آن دانه ای که آب می خورد رشد می کند و آب هم در این عالم ذکر است. دانه ی خرما باشی و آب به تو نخورد، ۱۰۰ سال دانه ی خرما بمان به چه درد می خورد؟ اما یک دانه ی انار باش به تو آب بخورد، رشد کنی یک گیاه بشوی. از سوره های درمان افسردگی های حاصل از دوری ذکر است.

سوره مبارکه تکویر: برای آن هایی است که می خواهند راه درست را بروند. قرار است یاد بگیرند که دنبال رسول گرامی اسلام راه درست را بروند. چه می شود که پشت سر حضرت رسول راه درست را طی می‌کنند؟ ظاهر دنیا فریبشان نداده است. ظاهر دنیا نه شهوات آن، بلکه همین آسمان، خورشید و این ها. بعضی ها گول شهوات را خورده اند؛ ولی در سوره ی تکویر، فرد گول ماه و خورشید را هم نمی خورد. چون می گوید یک روزی هست که خورشید هم در هم پیچیده می شود و ستاره ها از رنگ و رو می افتند. «عَلِمَتْ نَفْسٌ مَا أَحْضَرَتْ». سوره ای است که همه چیز انسان در نزد خودش حاضر است و حواسش هست با خودش چند چند است. یکی از سوره هایی است که درباره ی ظهور حضرت حجت صحبت می کند.

سوره مبارکه انفطار: سوره ی ابرار قرآن است. البته که خیلی سوره های قرآن از جمله انسان، سوره ی ابرار هستند. ابرار آن هایی هستند که دیگران را بر خودشان ترجیح می دهند. به یک معنای دیگر هم سوره ی «يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ» است. گول کرامت خدا را نخوری؛ زیرا او طوری می بخشد که فکر می کنی گناهی نکرده ای! از روی کرامتش است و تو باید در برابر او مؤدب باشی.

سوره مبارکه مطففین: سوره ی یک رذیله ی اخلاقی به نام کم فروشی است. در مقابل، ابرار هستند که کم فروشی نمی کنند. نه تنها کم فروشی نمی کنند که وزن را هم به ‌سمت طرف مقابل می گذارند. از خودشان می زنند؛ اما برای دیگران رعایت می کنند. اگر در شخص، خانواده و جامعه‌ای آسیبی به نام کم فروشی بود، خودش را به سوره ی مطففین بسپارد تا اصلاح شود.

سوره مبارکه انشقاق: «لَتَرْكَبُنَّ طَبَقًا عَنْ طَبَقٍ» سوره ی نظام مراتب عالم هستی است. طبقه ای بر بالای طبقه ای بر بالای طبقه ای. یک عالم با مراتب فراوان که موازی هم در جریان هستند. هر چه جلوتر می رویم سوره ها کوچک می شوند؛ اما اورانیوم می شوند. دست که به آن ها می زنی، منفجر می شوند! «يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ». انسان چه بدانی و چه ندانی به سمت خداوند می روی! وقتی می روی درست و مؤدبانه برو و به پشت نرو.

سوره مبارکه بروج: سوره ی شهود قرآن است. ما شهود را در سوره ی‌ انعام هم گفتیم؛ اما این خود شهود است. سوره مبارکه انعام شهود به توحید بود. این سوره، انواع شهود را می گوید. شهودی که پیامبر دارد، خدا دارد و انسان دارد. از این نظر چون شهود است، مؤمنش شبیه مؤمن سوره ی «غافر» است. در آتش پرتش می کنند، از ایمانش دست نمی کشد. سوره ی عزت و بطش خداست. شما فکر می کنید یعنی خدا کافرها را در هم می ‌پیچد؛ اما کافرها هستند که مؤمنان را دانه دانه در آتش پرت می کنند! ماجرای عجیبی دارد. آتش درست کردند و فرزندان مادری مؤمن به عیسی علیه‌السلام را یکی ‌یکی در آتش انداختند. مادر حاضر نشد از ایمانش دست بکشد. بچه ی نوزادش را هم در آتش انداختند، باز هم حاضر نشد و آخرش خودش را در آتش انداخت. عزت و بطش خدا این نیست که لزوماً کافران را از میان بردارد؛ زیرا دنیا برای خدا بی ارزش است. اجازه می دهد صد سال دیگر هم در این دنیا سگی زندگی کنند. عزت خدا در این جاست که آن مادر دست از ایمانش نمی کشد و هم نشین پیامبر گرامی اسلام است. از زنان برگزیده ی عالم است. مؤمن نمی شکند. هرکه به خدا ایمان بیاورد ولو در سنگین ترین اتفاقات هم نمی شکند. سوره ی شهود است.

سوره مبارکه طارق: بعضی سوره ها، سوره های انفجارند و نمی ‌دانم چطور می شود گفت! سوره ی طارق ستاره ی هدایتی که از بالاهای آسمان تا کنج تاریکی خانه ی تو می آید و راه آسمان را به تو نشان می دهد. مثل آدمی که در بیابان گم می شود و ستاره راه را به او نشان می دهد. ستاره ای در طاق آسمان، که نورش را به تو رسانده است و طریقی درست کرده تا تو هم آن را بروی. آن ستاره قرآن فصل و تعیین‌کننده ی حق و باطل است. نکند آن را جدی نگیرید و هزل کنید.

سوره مبارکه اعلی: واقعاً سوره ی نورانی است. سوره ی نظام هستی است. عالم همه در حال تسبیح اند، موجودات خلق، تسویه و هدایت شدند و عالم در حال حرکت به سمت کمالش است؛ انسان، تو هم به‌سمت کمالت برو! همه ی عالم می روند، تو چرا ایستاده ای؟ سوره ی مشترک در تمام صحیفه های آسمانی انبیای الهی است « إِنَّ هَذَا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولَى». بُنِ هدایت قرآن است. عالم همه به سمت کمال می رود انسان تو چه نشسته ای؟ «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى» تزکیه کن و برو به فلاح برس.

سوره مبارکه غاشیه: انسان ها کارهایی در زندگی ‌شان می کنند که غاشیه ‌هایی زندگی شان را می گیرد و آن را به کوفت و زهرمار تبدیل می کند. به اصطلاح امروزی افسردگی می گیرد. عامله ناصبه می شود. یعنی عمل می کند و کوفته است؛ اما به جایی نرسیده و پیش خودش این را تکرار می کند. اگر داشتید به لحظات قبل از خودکشی نزدیک می شدید و افسردگی شدیدی داشتید، بروید سوره ی غاشیه بخوانید تا درستتان کند. چگونه درستتان می کند؟ «أَفَلَا يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ». می گوید بلند شو برو یک شتر را نگاه کن. آسمان را نگاه کن. در دشت و کویر برو. ببین در عالم چه خبر است. بی خودی این جا ننشین. سوره ای است که نظام انسان را درست کرده و او را زیبا می کند.

سوره مبارکه فجر: سوره ی نفس مطمئنه است.آدم هایی که به واسطه ی رعایت حریم ها در زندگی پرتلاطم به اطمینان می رسند و می توانند به خدا برسند.

سوره مبارکه بلد: سوره ی گردنه های سخت زندگی است. «فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ». سوره ی گردنه هاست. این سوره برای این است که در گردنه ها کسی فرو نریزد. این سوره برای آن هایی است که در روز سختی به فکر دیگرانند. «أَوْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ» در روز قحطی به دیگران کمک می کنند.

سوره مبارکه شمس: سوره ی تزکیه و تسویه ی قرآن است. عالم همه متعادل هستند. ای انسان تو هم متعادل زندگی کن.

سوره مبارکه لیل: سوره ی نظام شب و روز و زن و مرد است. نشان دهد زندگی چگونه تنوع دارد. در عین تنوع نظام هدایت، نظام مشخص و ثابتی است. انسان را با تمام تنوعش در یک نظام هدایتی قرار می دهد. از آن سوره های بنیادین است. فرد به جایی می رسد که در این نظام، جز خدا چیز دیگری نمی خواهد. «وَمَا لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزَى إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلَى» فقط وجه رب را می خواهد.

سوره مبارکه ضحی: از آن سوره های معرفی پیامبر گرامی اسلام است. سوره ای است که هم به نیاز قسم می خورد و هم به رافع آن. به نیاز قسم می خورد؛ چون به لطف نیاز است که شما رافع آن را کشف می کنی. آدم هایی که احساس دردمندی دارند، باید بروند سوره ی ضحی بخوانند که بعد ببینند دردمندی چقدر موهبت الهی است. سوره دستشان را در دست پیامبر گرامی اسلام می گذارد و پرواز می کنند.

سوره مبارکه شرح: سوره ی امکاناتی است که خداوند برای دعوت به دین به پیامبر اسلام داد. سوره ی یاری رسول خدا و ایستادگی در مسیر دین داری هم هست.

سوره مبارکه تین: سوره ی داستان زندگی انسان است. انسان در حالی که در احسن تقویم خلق شده بود، از بالا به پایین آمد و حالا شروع به بالارفتن می کند.

سوره مبارکه علق: اولین سوره ی نازل شده بر پیامبر است و سوره ی علم بر قرائت است. انگار دین آمده است فقط برای این‌که بگوید از طریق قرائت به علم برس. چون همه ی عالم علم است و بهشت هم یعنی علم. انسان به اندازه ی علمش لذت می برد و بهره مند می شود. علم با قرائت در آدم ها شکل می گیرد.

سوره مبارکه قدر: سوره ی شب قدر است. رقم خوردن تقدیرها به برکت قرآن.

سوره مبارکه بینه: سوره ی اقامه ی حجت در عالم است. چگونه با اقامه ی حجت نظام کفر را از هم می گسلانند و نظام دین برپا می شود.

سوره مبارکه زلزال: سوره ی مثقال مثقال عمل خیر و شر است. سوره ی زلزال کاری می کند که انسان ها کار خیر را اگر گوچک هم باشد انجام دهند و کار شر را کوچک هم باشد انجام ندهند. لذا اگر کسی نسبت به کارهای خیر و شر کوچک بی تفاوت است، درمانش سوره ی مبارکه ی زلزال است.

سوره مبارکه عادیات: سوره ی مجاهدان میدان نبرد است. آن هایی که نفس نفس می ‌زنند طوری که خدا به نفس ‌نفس‌ زدن اسب هایشان قسم می خورد. ببینید مجاهد چکار دارد می‌کند که خدا به نفس های اسبش قسم می خورد. سوره ی آدم هایی است که تنبلی، سستی و رخوت را کنار گذاشته اند و چنان در میدان مجاهده می کنند که دیگران را هم برانگیخته می کنند.

سوره مبارکه قارعه: به اعتبار وزن عمل انسان، سوره ی قیامت قرآن است. وزن عملت چقدر است؟ با چه چیزی عملت را می سنجی و معیارت چیست؟

سوره مبارکه تکاثر: سوره زیاده خواهی های بی خود در زندگی است. اگر کسی دنبال زیاده خواهی ‌های بی خود است و فکر می کنند با مدرک های بیشتر آدم می شود، درمانش سوره ی مبارکه ی تکاثر است. یقین است که در زندگی مهم است، نه این ها.

سوره مبارکه عصر: سوره نجات از خسران است. نجات از طریق ایمان، عمل صالح، تواصی و صبر.

سوره مبارکه همزه: درمان یکی از بدترین و رذیله ترین خصیصه های انسانی است. آن هم طعنه زدن، تحقیرکردن و تیکه انداختن است. کسی که تحقیر می کند و خدایی نکرده دیگران را سکه ی یک پول می کند، با خاک یکسان می شود. این رذیله یک تنه یک سوره ی قرآن شده است. از آن طرفش آدم های باشکوهی هستند.

سوره مبارکه فیل: سوره ی اعتماد به فعل خداست. اگر  با لشکری که تا بن دندان مسلح بود و فیل داشت مبارزه می کردی، نترسی. تو خدا داری. خدایی که یک پرنده ی ابابیل می فرستد و نظام آن سپاه را از بین می برد.

سوره مبارکه قریش: که سوره ی «الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» است. نیازهای پایه ی بشر که گرسنگی و خوف است، چگونه به وسیله ی دین خدا و با محوریت کعبه برطرف می شوند.

سوره مبارکه ماعون: سوره ی دین‌ داری در صحنه ی زندگی اجتماعی است. اگر کسی نماز می خواند و حواسش به یتیم و مسکین نیست، «فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ». این نمازخواندن به درد خودش می خورد. نماز اگر نماز است و دین اگر دین است، باید در عین اینکه نماز خواندنش درست است توجه به یتیم و مسکین داشته باشد.

سوره مبارکه کوثر: اتصال به جریان بی انتهای حقیقت در عالم هستی است. کوثر یعنی خیری که میل به سمت بی نهایت دارد. اتصال به کوثر که از طریق پیامبر گرامی اسلام صورت می گیرد، موضوع این سوره است.

سوره مبارکه کافرون: تا کسی از کفر اعلام برائت نکند دین ندارد! بعضی ها ایمان به خدا می آورند بدون برائت. نمی شود و نداریم. بعضی ها می گویند برائت؛ اما هرچه که دین طرف مقابل است را انجام می دهند. «لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ». این سوره فامیل و دوقلوی سوره ی مبارکه ی توبه است.

سوره مبارکه نصر: یکی از سه سوره ی انتهایی نازل شده بر پیامبر گرامی اسلام است. سوره های توبه، مائده و نصر. اگر رفتید، پیروز شدید و مردم دسته دسته وارد دین شدند، فکر نکنید کارتان تمام شده است! حالا تازه باید این مردم را دین دار کنید. «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا».

سوره مبارکه مسد: چهره ی یک دشمن رسول خداست به اسم ابولهب و همسرش. چگونه یک نظام اجرایی و فرهنگی برای دشمنی با رسول خدا در کنار هم قرار می گیرند ؟ سوره ی ارتباط نظام اجرا و فرهنگ در کنار همدیگر است. به نقش خانم ها و آقایان هم در این سوره اشاره می کند.

سوره مبارکه اخلاص: سوره ی توحید قرآن و شناسنامه ی خداست. سوره ی تحقق اخلاص و سوره خاص امیرالمؤمنین است. توصیه شده بسیار خوانده شود و سه بار خواندنش ختم کل قرآن است.

سوره های مبارکه فلق و ناس: به آن ها سوره های معوذتین می گویند. اعوذها و استعاذه های قرآن هستند. سوره هایی هستند که انسان را از تمام شرور عالم، در پناه خداوند قرار می دهند. سوره ی فلق از تمام شرور، در پناه ربوبیت خدا قرار می دهد. سوره ی مبارکه ی ناس به طور خاص به شرور اجتماعی اشاره می کند و انسان را در پناه ربوبیت، مالکیت و الهیت خداوند قرار می دهد تا این‌که بتواند از شر وسوسه ها در امان بماند.

یک دور سوره های قرآن را مرور کردیم.

«سُبْحَانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ، وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ»

غرض آن چه بود؟ چند نکته می گویم:

۱. خیلی سوره های قرآن جذاب هستند. همه ی این جلسه قصدش این بود که این حس را در وجود شما ایجاد کند که ای وای من چرا این سوره را نخواندم و از آن سوره چیزی بلد نیستم. اگر این کار را کرده باشیم، به تمام اهدافمان در این جلسه رسیده ایم. چون واقعاً باید این حس اتفاق بیفتد. خیلی حیف است که این سوره ها با این مطالب بی نظیر و استثنایی وجود دارند و ما از محضرشان بهره مند نیستیم.

۲. برای قرآن خواندنتان برنامه بریزید. کاری ندارد. ۶۰۰ صفحه بیشتر نیست. روزی یک صفحه باتوجه هم بخوانید در عرض دو سال تمام می‌شود. ترجمه ی آن صفحه را بخوانید و دقتی و فکری داشته باشید و بعد بروید صفحه ی بعد.

من مطالب را خیلی سانسور کردم. نه این‌که من خیلی بلد باشم؛ اما از آنچه که بلد بودم هم کلی سانسور کردم. مگر می شود سوره را در یک کلمه گفت؟ بعضی از دوستان می دانند که ما بعضی سوره ها را در ۲۰ جلسه ی چهار ساعته می گوییم و تمام نمی شود!

اتفاق جالبی افتاد. در بین این سوره ها یک سوره بود که دیدم هیچ چیز از آن بلد نیستم و نمی‌دانستم چه بگویم. یعنی وقتی اسم سوره آمد، دیدم هیچ چیز از آن یادم نمی آید. در همین اثنا یادم افتاد که من ۱۲ جلسه ی چهار ساعته این سوره را درس داده ام! اما هیچ چیز از آن یادم نمی آمد. نه این‌که فکر کنید آدم کم حافظه ای هستم؛ بلکه سوره ها این گونه نیستند که در مشت بیایند. هر سوره ‌ای اقیانوس است که شما می توانید در آن شنا کنید و هیچ‌وقت به ساحلش نرسید. لذا فکر نکنید که به به آقای چیت چیان همه ی سوره ها را می داند! نه از این خبرها نیست. من کلک زدم و سوره ها را خواندم و کوتاه از آن ها گفتم و رد شدم. غیر از این هم امکان ندارد.

درخواست من از همه ی بزرگواران این است که برای قرآن خواندتان برنامه بریزید. کاری ندارد که! گفته اند شیعه روزی ۵۰ آیه قرآن می خواند. این مقدار یعنی هر چهار ماه یک بار ختم قرآن. تازه می گویند اهل بیت ماهی یک بار ختم قرآن می کردند و در ماه رمضان هر ده روز یک بار ختم می کردند تا در کل ماه سه بار انجام داده باشند. باز هم نقل می کنند به طور ویژه وقتی به اواخر عمرشان می رسیدند، هر سه روز یک بار ختم قرآن می کردند. این هر سه روز یک بار را درباره امام خمینی هم گفته اند! کسی که چندین و چند بار قرآن خوانده باشد، معلوم است که موقع ختم می تواند بخواند و بفهمد. معانی در درونش می رود و می آید و جوشش می‌کند.

۳. برنامه ی باشگاه در سال ۱۴۰۰ را می گویم. ما خدا را شکر خیلی سوره ها را در باشگاه کار کرده ایم که در زندگی مان و باورهایمان اثرات خوبی داشته اند. برای سال ۱۴۰۰، پیشنهاد ما خواندن سوره های ملائکه است. چرا به آن ها می گویند ملائکه؟ چون سوره ها با واو قسم شروع می شوند و این قسم ها به ملائکه مربوط هستند. این ها چه سوره هایی هستند؟ سور مبارکه ی «صافات»، «ذاریات»، «مرسلات»، «نازعات» و «عادیات». وجه کارکردن این ها هم این است که این سوره ها سوره های زندگی ما هستند. کار این سوره ها تشکیل جمع های نورانی و مؤمنانه است و اصول آن را ارائه می دهد. ان‌شاءالله با همین ترتیبی که در قرآن هستند آن ها را کار می کنیم. اول سوره ی صافات که سوره ی صف انبیای الهی است. بعد سوره ی ذاریات که سوره ی تفکر، رزق و جریان سازی قرآن است. سوره ی مرسلات، سوره ی درمان کذب است. در نهایت، سوره ی نازعات سوره ی مبارزه با هوای نفس است. سوره ی عادیات نیز سوره ی آن هایی است که می داند و بقیه را از خواب خفته بیدار می کنند و جمع درست می کنند.

فهرست مطالب