نشست شصت و پنجم – بررسی کلی سوره مبارکه حشر
استاد هانی چیت چیان- 42 دقیقه
بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه
سال گذشته دو جلسه (نشست 55 و نشست 56) درباره سوره مبارکه حشر کار کردیم. قصد ما این است که در دور دوم روی دستورالعملی که سُوَرِ مُسبّحات برای زندگی می دهند، متمرکز شویم و یک پروتکل و منشوری برای امرِ سوره در زندگی پیدا کنیم.
سوره حدید را که خواندیم چند امر صریح و واضح در سوره بود مثل آمِنوا و اَنفِقوا که ما امر به انفاق را در نظر گرفتیم و روی آن کار کردیم و امر را در خود سوره مطالعه کردیم. سعی کردیم که منشوری برای انفاق در زندگی زمان پیدا کنیم که جلساتی برای بررسی این موضوع با حضور اعضای باشگاه قرآنی نور برگزار شد.
محورهای سوره حدید را تکرار می کنم. ما می خواهیم یک دستورالعملی را با استفاده از سور مبارکه مسبحات کار کنیم. در این پنج سوره، سوره مبارکه حدید را امام قرار دادیم؛ می خواهیم به امر سوره های دیگر ذیل امر سوره حدید نگاه کنیم. پس دو کار انجام می دهیم؛ هم امرهای سُوَر مسبحات را کار می کنیم؛ هم امرهای سوره های دیگر را ذیلِ امر سوره مبارکه حدید که انفاق است قرار می دهیم. قصدمان این است که در این یک سال بفهمیم برای انفاق در زندگی چه کار کنیم. إن شاء الله باشگاه قرآنی نور صاحب فعالیت، ایده، عملیات، برنامه ریزی و اقدام برای موضوع انفاق بشود و بگوییم این باشگاه به برکت سوره های مسبحات این مقدار از مسأله انفاق را در جامعه حل کرد.
سوره مبارکه حشر
روش کار :
- سوره را مطالعه می کنیم و آیات امر سوره را استخراج می کنیم. آن هایی که خداوند مستقیما با آن ها امر کرده است.
- بررسی می کنیم ببینیم برای این که آن امر انجام شود خداوند به چه مقدماتی دستور داده است. مثلا در سوره مبارکه حدید تقوا از مقدمات انفاق است.
- چگونه سوره نسبت به آن امر رغبت ایجاد می کند؟ بر اساس ایمان به خدا، ایمان به رسول، ایمان به آخرت. نه فقط آن امر را مهم جلوه می دهد، بلکه آن امر را موضوع مهم زندگی انسان می کند.
- مطالعه بعدی این است که موانع انجام آن عمل چیست؟ مثلا در سوره مبارکه حدید، آرزوهای دور و دراز (غرتکم الامانیّ) از موانع انفاق است.
- انجام آن امر چه آثاری در زندگی انسان دارد؟
- چگونه در آن امر عزم داشته باشیم که تا انتها استمرار بدهیم؟
این ها مطالبی است که از دل سوره در می آید. در باره سوره مبارکه حدید این کار انجام شد و در این جلسه به سوره مبارکه حشر می پردازیم.
سوره یک سری امر مستقیم دارد؛ یک سری کار را به عنوان مقدمه آن امر بیان کرده؛ این امر را با یک سری باور و اعتقاد و علم همراه کرده که این ها رغبت و انگیزه برای انفاق ایجاد می کند.
همین سوره به یک سری آسیب هم اشاره میکند که مانع انجام عمل هستند. در سوره حشر میخوانیم شحّ نفس از آسیبهایی است که نمیگذارد امر سوره مبارکه حشر محقق شود.
یک کار دیگر این است که آثار و نتایج انجام آن امر را بدانیم چیست؛ اگر این امر انجام بشود، چه اتفاقی می افتد؟ این نکته مهمی است چون ضمن این که به انسان رغبت می دهد، به انسان در انجام کار عزم میدهد و او را جدی می کند.
نکته آخر هم این که هر کاری در ساختار انسان نیازمند به استمرار است. خدا برای استمرار آن کار تا رسیدن به نتیجه چه دستورالعملی داده؟ این ها میشود محورهای بررسی عمل در سوره مبارکه حشر و کلا در سورههای مسبحات.
اول باید امر های سوره را در بیاوریم. سوره را می خوانیم و امرها را یاد داشت می کنیم. ( امر خداوند به انسان)
مطالعه سوره به منظور استخراج امر های سوره:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم
سَبَّحَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ (1)
هُوَ الَّذي أَخْرَجَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ مِنْ دِيارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ ما ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ مانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَ قَذَفَ في قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْديهِمْ وَ أَيْدِي الْمُؤْمِنينَ فَاعْتَبِرُوا يا أُولِي الْأَبْصارِ (2)
وَ لَوْ لا أَنْ كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِمُ الْجَلاءَ لَعَذَّبَهُمْ فِي الدُّنْيا وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذابُ النَّارِ (3)
ذلِكَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ مَنْ يُشَاقِّ اللَّهَ فَإِنَّ اللَّهَ شَديدُ الْعِقابِ (4)
ما قَطَعْتُمْ مِنْ لينَةٍ أَوْ تَرَكْتُمُوها قائِمَةً عَلى أُصُولِها فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَ لِيُخْزِيَ الْفاسِقينَ (5)
وَ ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَما أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَ لا رِكابٍ وَ لكِنَّ اللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلى مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ (6)
ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكينِ وَ ابْنِ السَّبيلِ كَيْ لا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِياءِ مِنْكُمْ وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَديدُ الْعِقابِ (7)
لِلْفُقَراءِ الْمُهاجِرينَ الَّذينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ أَمْوالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً وَ يَنْصُرُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ (8)
وَ الَّذينَ تَبَوَّؤُا الدَّارَ وَ الْإيمانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَيْهِمْ وَ لا يَجِدُونَ في صُدُورِهِمْ حاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَ يُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (9)
وَ الَّذينَ جاؤُ مِنْ بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذينَ سَبَقُونا بِالْإيمانِ وَ لا تَجْعَلْ في قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذينَ آمَنُوا رَبَّنا إِنَّكَ رَؤُفٌ رَحيمٌ (10)
أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذينَ نافَقُوا يَقُولُونَ لِإِخْوانِهِمُ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَئِنْ أُخْرِجْتُمْ لَنَخْرُجَنَّ مَعَكُمْ وَ لا نُطيعُ فيكُمْ أَحَداً أَبَداً وَ إِنْ قُوتِلْتُمْ لَنَنْصُرَنَّكُمْ وَ اللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ (11)
لَئِنْ أُخْرِجُوا لا يَخْرُجُونَ مَعَهُمْ وَ لَئِنْ قُوتِلُوا لا يَنْصُرُونَهُمْ وَ لَئِنْ نَصَرُوهُمْ لَيُوَلُّنَّ الْأَدْبارَ ثُمَّ لا يُنْصَرُونَ (12)
لَأَنْتُمْ أَشَدُّ رَهْبَةً في صُدُورِهِمْ مِنَ اللَّهِ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَفْقَهُونَ (13)
لا يُقاتِلُونَكُمْ جَميعاً إِلاَّ في قُرىً مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَراءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَديدٌ تَحْسَبُهُمْ جَميعاً وَ قُلُوبُهُمْ شَتَّى ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْقِلُونَ (14)
كَمَثَلِ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ قَريباً ذاقُوا وَبالَ أَمْرِهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ (15)
كَمَثَلِ الشَّيْطانِ إِذْ قالَ لِلْإِنْسانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قالَ إِنِّي بَريءٌ مِنْكَ إِنِّي أَخافُ اللَّهَ رَبَّ الْعالَمينَ (16)
فَكانَ عاقِبَتَهُما أَنَّهُما فِي النَّارِ خالِدَيْنِ فيها وَ ذلِكَ جَزاءُ الظَّالِمينَ (17)
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما تَعْمَلُونَ (18)
وَ لا تَكُونُوا كَالَّذينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ (19)
لا يَسْتَوي أَصْحابُ النَّارِ وَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمُ الْفائِزُونَ (20)
لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ (21)
هُوَ اللَّهُ الَّذي لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحيمُ (22)
هُوَ اللَّهُ الَّذي لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ (23)
هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى يُسَبِّحُ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ (24)
(فَاعْتَبِرُوا يا أُولِي الْأَبْصارِ) این آیه اولین امر است. بعضی امرها امر علمی هستند و بعضی امر عملی. این آیه امر علمی است. در سوره حدید (وَ اعلَموا) امر به علم است. ما بیشتر امر در میدان عمل و اقدام مد نظرمان است. امرهای به علم به عنوان مقدمه یا ایجاد کننده رغبت و انگیزه هستند.
(وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ) بسته امربعدی این است که گرفتن آن چه رسول می آورد و پرهیز از آن چه پیامبر دستور به پرهیز کردن از آن می دهد. آن چه را که رسول می آورد اخذ کنیم؛ از آن چه رسول نهی می کند، دست برداریم. و بعد این را همراه کرده با (وَ اتَّقُوا اللَّهَ) این نشان میدهد تقوا از مقدمات این امر است. اگر خواستیم بگوییم مقدماتِ (وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا) چیست، می گوییم رعایت تقوا.
یک بسته امر دیگر در سوره:
(يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما تَعْمَلُونَ)
(وَ لا تَكُونُوا كَالَّذينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ)
منظور از امر همان چیزی است که خدا به انسان امر می کند نه حالت دعا و در خواستِ انسان از خدا و یا امر شیطان به انسان (كَمَثَلِ الشَّيْطانِ إِذْ قالَ لِلْإِنْسانِ اكْفُرْ)
اولین کاری که کردیم امر های سوره را استخراج کردیم. ما سه امر در سوره داریم.
از حیث عمل اگر دقت کنیم امر (اتقو الله) و امرهای آیات 18 و 19 یک امر باوری است. موضوع فراموش نکردن خداست ولی (وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا) کاملاً عملی است. ما سه بسته امر در سوره مبارکه حشر داریم اما امر آیات 2و 18 و 19 شناختی و باوری هستند. آن امری که رفتاری است، (وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا) است. ما این را می گذاریم امر مبنایی سوره مبارکه حشر.
امر محوری سوره را استخراج کردیم. خیلی ساده صیغه های امر را بررسی کردیم ؛ سه بسته امر داریم که هر بسته به هم متصل هستند. بین این سه مورد یک امر ناظر به رفتار و عملی تر است و آن دو تای دیگر شناختی تر است. آن ها که شناختی هستند، حکم مقدمه دارند و رغبت برانگیزند. و آن که عملی است محور بحث ماست. امر محوری می شود (وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا)
مطالعه سوره با انگیزه عمل به امر سوره
ما تا ماه آینده درگیر این امر خواهیم بود. ما دو ماه روی این امر تمرکز خواهیم کرد: آن چیزی را که رسول میدهد بگیرید و آن چه را که رسول نهی می کند کنار بگذارید. ما دو ماه همه تلاشمان را بکنیم که این امر در زندگیمان جا بیفتد.
یک توضیحی را در جلسه سوره حدید عرض کردم و دوباره تکرار می کنم و باز در جلسه همه سوره ها این را تکرار میکنم؛ هر وقت سوره را برای بار دوم می خوانیم و روی امرش تاکید میکنیم، یعنی می خواهیم به آن امر عمل کنیم. صرفا دیگر جلسه بشنویم و بفهمیم نیست. از این جا به بعد تعارف نداریم. مطلب برای شنیدن به اندازه کافی در جلسات قبل گفته شده. نه این که سوره ها تمام می شوند؛ سوره ها هیچ وقت تمام نمیشوند؛ اما آن قدر که من و شما در زندگی لازم داریم، جلسات قبل گفته شده.
سری دوم مطالعه مسبحات را با موضوع عمل و امر شروع کردیم؛ چون می خواهیم به آن عمل کنیم. حالا پیشنهادی که مطرح شد این بود که فارغ از این که هر کدام از بزرگواران در زندگی خودشان عمل میکنند، حیثیت جمعی ما هم که باشگاه قرآنی نور است به این عمل کند. جلسات انفاق برای این تشکیل شد که جمع مان هم إن شاء الله به سوره حدید عمل کند. فقط درگیر مفاهیم نشویم؛ باید به عمل ختم شود. عملش همین است: آن چه را پیامبر می آورد اخذ کنید و بگیرید؛ هرچه را هم نهی میکند، کنار بگذارید.
این در زندگی یعنی چه؟ الان یکی بخواهد به این عمل کند یعنی باید چه کند؟ جای دوری نرویم؛ همین جا بایستیم. به همین یک آیه عمل کنیم، یعنی الان چه کار کنیم ؟ این آیه را شنیدیم ؛خداوند دستورداده؛ شما چگونه به این آیه عمل میکنید ؟
اول باید (ما اتاکم) را بشناسیم. پیامبر چه چیزهایی برای ما آورده است که باید آن را أخذ کنیم؟
پیامبر قرآن برای ما آورده است؛ پس باید آن را اخذ کنیم (خُذِ الکتاب) خدا قرآن آورده است. باید آن را اخذ کنیم. این امر بسیار سنگینی است . نماز را هم آورده؛ نماز را هم باید اخذ کنیم.
سیره پیامبر هم آن چیزی است که برای ما آورده. پیامبر وقتی غذا میخوردند دستشان را دراز نمی کردند؛ از غذای دم دستشان می خوردند. پیامبر وقتی راه می رفتند، نه تند راه می رفتند، نه آرام. پیامبر همیشه اول سلام می کردند. پیامبر انسانها را با القاب زیبا صدا می کردند. پیامبر به شدت به بچه ها توجه داشتند و به آن ها احترام میگذاشتند. کتابی هست به نام سنن النبی تألیف علامه طباطبایی؛ پیامبر چگونه مینشستند؟ چگونه میخوردند؟ این ها را پیامبر برای ما آورده اند. چگونه غذا بخورید؟ چگونه بخوابید؟ چگونه مشی کنید؟ چگونه نگاه کنید؟ چگونه صحبت کنید؟ چگونه گوش بدهید؟ پیامبر آن چه را برای شما آورده بگیرید. اگر واقعاً کسی دغدغه دارد، بگیرد.
یک سری چیزها را هم پیامبر فرموده انجام ندهید؛ کنار بگذارید. پرخوری نکنید؛ فضول کلام نداشته باشید. این ها را هم آورده. این که دین خیلی کاملی است خوب شما می گفتید: به کل دین عمل کنید. اُعبدوا الله تماما و کمالا. چرا این طوری گفته چرا این امر را به این شکل آورده ؟ چرا نگفته دین خدا را کامل اقامه کنید؟
در بستر نزول پیامبر مرحله به مرحله به مسلمانان کار میدهد؛ یعنی خدا می فرماید: گام به گام با این پیامبر جلو بروید و هر کاری میکند با او انجام بدهید؛ اگر پیچید با او بپیچید؛ اگر ایستاد بایستید؛ اگر گفت جلو نروید، نروید. اگر گفت برویم جنگ، با او به جنگ بروید؛ اگر گفت نروید جنگ، نروید. در واقع داریم این آیه را در بستر جریان نزول نگاه میکنیم و کاملاً درست است. یعنی قدم به قدم با پیامبر برو. گام به گام با پیامبر برو. این می شود شبیه عبارت زیارت جامعه کبیره نه یک قدم جلو بیفت و نه یک قدم عقب بیفت. دوشادوش پیامبر برو. هرجا پیامبر ایستاد بایست و هر جا رفت برو. این حرف خیلی خوبی است. به وجهی این امر دلالت دارد بر این که در زندگی قدم به قدم با پیامبر حرکت کن. سعی کن به هیچ وجه نه جلو بیفتی و نه جا بمانی. قدم به قدم با پیامبر حرکت کن. این یک نکته. پس چرا این امر را در این قالب بیان کرده؟ برای اینکه بگوید با ولیّ خودت قدم به قدم جلو برو. اگر او الان مأموریت کلانی را داده است، خوب همه بروید انجام بدهید. اگر اولویت بندی ایجاد کرد، طبق اولویت بندی او عمل کنید.
وجه دیگر هم دارد که از دل همین جمله که کمکم پرورش دادیم، به آن رسیدیم. به جای این که الله و عبادت و دین را بگوید، رسول را گفته است؛ پس میخواهد به طور ویژه جایگاه رسول در انجام امر اظهار بشود. این حرف بسیار مهمی است. تأمّل کنید! این جا می خواهد جایگاه رسول مهم بشود. یعنی چرا نماز می خوانید؟ میتوانید بگویید چون در دین گفته ؛ چون خدا گفته؛ چون در رساله آمده. این جا می گوید بگو چون رسول گفته است. چرا روزه می گیریم؟ خوب آقا رسول الله روزه گرفتند به ما هم گفتند روزه بگیریم. چرا این طور می نشینی؟ پیامبر این طور نشستن را برای ما آوردند. این خیلی حال شگفت انگیزی است. یعنی فرد عاشق رسولش است و خروجی اش یک عشق بی نظیر به رسول است. به او می گویند چرا این طور حرف می زنی؟ میگوید چون پیامبر این طور حرف زدن را برای ما آورد. بعد از مدتی آدمها چنین آدمی را ببینند، میگویند تو چقدر شیفته این رسول هستی! تو همه کارهای او را تقلید می کنی. می گوید بله من همه کارهای او را تقلید می کنم. این خیلی فرق می کند با عبادت یا اقامه دین. در عبادت می خواهد بگوید من عبد هستم. در دین می خواهد بگوید من به دین عمل میکنم. این جا می خواهد بگوید من مست و واله و شیدای رسولم. او هر کاری بگوید من انجام میدهم؛ اصلا لازم نیست بگوید.
این خیلی نکته شگفت انگیزی است! آیه خیلی جالب است! نمی گوید آن چه را رسول امر کرد انجام بدهید؛ آن طرف را گفته: آن چه را که پیامبر نهی کرده انجام ندهید؛ ولی نگفته آن چه را پیامبر می گوید انجام بدهید. این نکته خیلی مهمی است. گفت آن چه را پیامبر برایتان آورده بگیرید. مثل بچه هایی که مادر و پدرشان را نگاه میکنند و ادای آن ها را در میآورند. مادر و پدر که نمیگویند ادای من را در بیاور. اصلاً لازم نیست بگوید ادای من را در بیاور. او آن قدر پدرش را دوست دارد و آن قدر پدرش نزد او بزرگ است که پدر هر کاری بکند، او انجام می دهد. شبیه پدرش حرف می زند شبیه پدرش مینشیند شبیه پدرش راه میرود هیچ وقت به او نمی گویند این کار را بکن.
ولی (و ما نهاکم) را باید به او بگوییم. چرا؟ چون سلبی است. پیامبر که آن ها را را انجام نمی دهد. پس باید بگوید که این کار را نکن. چقدر این آیه دقیق است. این آیه دقیقاً معادل کسی است که نشسته و چشم دوخته به پیامبر هر کاری که پیامبر میکند، انجام می دهد. طبیعتاً یکسری از کارها را نمی تواند رصد کند؛ چون پیامبر انجام نمیدهد؛ ولی نمی تواند بین انجام ندادن ها متوجه بشود کدام را نباید انجام دهد؛ کدام را نشده که انجام بدهد. مثل اینکه من این جا نشسته ام و این چای این جاست؛من نمی خورم چون فرصت نشده تا بخورم. یک موقع چیزی را نمی خورم؛ چون حرام است و نباید خورد. شما وقتی به من نگاه می کنید می گویید: هم چای نخورد و هم خمر نخورد. نمیتوانید بفهمید کدام نهی است. من نتوانستم به هر دلیلی انجام بدهم. پس باید توضیح بدهم که این را نخور؛ ولی انجام دادنی ها قابل اخذ کردن است. چقدر این آیه فوق العاده است!
این آیه کار جالبی می کند. ما که آن قدر عاشق نیستیم که این طور بشویم. گفته این کار را بکن که آن عشق در دلت شکل بگیرد. خودت را شبیه به او کن؛ هر چه را که آورد اخذ کن تا تو با او سنخیت پیدا کنی. تو که با او سنخیت پیدا کنی، محبت او قلب تو را می گیرد. در واقع از نظر مصداق، انجام دادنِ تمامیِ دستوراتِ دین در این آیه هست. با این تفاوت که میخواهد زندگی قدم به قدم و دوشادوش پیامبر را به ما نشان دهد که فرد عاشقانه به پیامبر نگاه کند و پیامبر هر کاری کند، او تکرار کند. پایش را جای پای پیامبر می گذارد. می گویند حالا دیگر لازم نیست پا جای پای پیامبر بگذاری. پیامبر دارد راه می رود تو هم راه می روی. می گوید نه، من می خواهم آن طوری قدم بردارم که او قدم برمیدارد. خیلی باشکوه است! کسی که این کار را می کند می گوید من می خواهم حتی طول قدم و سرعت قدمم هم به اندازه قدم و سرعت قدم پیامبر باشد. می خواهم وقتی راه می روم همه بگویند چقدر شبیه پیامبر راه میرود. ببینید چه محبتی در این هست! چقدر میتواند محبت داشته باشد چقدر می تواند واله پیامبر باشد.
این دستور این سوره است که ما دو ماه باید با این دستور زندگی کنیم. البته قرار شد که سوره های بعدی بروند ذیل امر سوره مبارکه حدید که موضوع آن انفاق بود و به طور ویژه سیره پیامبر در انفاق که برای ما خیلی مهم تر است. ما میخواهیم به این امر عمل کنیم؛ اما آن چه ویژه تر، موضوع بحث باشگاه قرآنی نور است، سیره پیامبر در انفاق است. پیامبر چه سیره ای در انفاق داشتند؟ این را به طور ویژه تر میخواهیم بررسی کنیم که این ذیل سوره حدید قرار بگیرد. بعد ما بگوییم ما این طوری انفاق می کنیم؛ برای این که پیامبر این طور انفاق می کردند. میخواهیم شبیه پیامبر شویم این شد امر سوره مبارکه حشر.
حالا باید طبق آن دستورالعملی که گفته شد، چه کنیم؟ باید سوره را حول این امر مطالعه کنیم.
مطالعه سوره مبارکه حشر حول محور امر عملی سوره
برخی از آیات، مقدمات رسیدن به این امر هستند یعنی به شما کمک می کنند که به این امر برسید مثل (يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما تَعْمَلُونَ) (وَ لا تَكُونُوا كَالَّذينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ) این ها مقدمه هستند. تقوا و عاقبت اندیشی باید در انسان فعال شود تا بتواند خودش را شبیه پیامبر گرامی اسلام قرار دهد. پس بعضی از مطالب سوره کارشان این است که مقدمات این امر را مطرح میکنند.
بعضی از مطالب سوره، باورهای حق را مطرح میکنند که اگر به آن باورها ایمان داشته باشیم، میرویم این کار را انجام میدهیم. (هُوَ اللَّهُ الَّذي لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحيمُ هُوَ اللَّهُ الَّذي لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى يُسَبِّحُ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ) این ها چه کار می کنند؟ این ها یک باورهایی را در ما فعال می کنند که از روی میل و رغبت این کار را انجام می دهیم. پس بعضی از آیات کارشان این است که از طریق ایجاد علم و ایمان رغبت ایجاد می کنند. ایمان را در انسان فعال می کنند و آن امر را با رغبت انجام می دهد.
بعضی از آیات هم موانع را مطرح می کنند. شُحّ نفس، از مردم بیشتر از خدا ترسیدن، که در مورد منافقین میگوید از مردم بیشتر خشیت دارند تا از خدا. کسی که از مردم بیشتر خشیت داشته باشد نمی تواند خودش را جای پیامبر بگذارد . یا (قلوبهم شتّی) این ها آسیب های این مدل زندگی است.
کار بعدی چیست؟ نتایج این طور زندگی کردن چیست؟ یک مؤمنین شگفتانگیزی می شوند که نسبت به برادران مومن خودشان غِلّ ندارند. خیلی جالب است. این میتواند فقط آثار نباشد؛ مقدمه و آثار در منطق دین خیلی به هم مرتبط هستند. چون منطق دین یک منطق رشد کننده و بالا رونده است. هر چیزی مقدمه است، خودش در مرتبه بالاتر نتیجه است و هر نتیجه ای خودش مقدمه است برای مرتبه بالاتر. لذا (ولا تجعل فی قلوبنا غلا للذین آمنوا) می تواند نتیجه این مدل زندگی باشد و هم می تواند مقدمه باشد. کسی که عاشق پیامبر است مومنان برایش خیلی مهم هستند.چون مؤمنین هم، یاران پیامبرند. کسی که این طور عاشق پیامبر است، غِلّی نسبت به برادر ایمانی خودش ندارد. پس از این حیث نتیجه است. اما خود این غِلّ نداشتن مقدمه ای است برای این که این عشق بیشتر بشود.
بعد هم این که چگونه می توانیم در این مسیر استمرار داشته باشیم؟ (مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ) پس باید یک یوقی به شح نفس بخورد که انسان بتواند این مسیر را تا انتها ادامه دهد و به فلاح نهایی برسد. این هم می شود دستورالعمل استمرار. خیلی جالب است! همه اش در سوره هست.
ما بنایمان این است که در جلسه اول این ها را باز نکنیم؛ چون میخواهیم که حتما دوستان بروند سوره را مطالعه کنند. من از هر کدام یک مثال زدم برای این که خودتان کار کنید. الان شرایط برای تدبر در سوره آماده است. امر محوری معلوم شده؛ حول این امر باید مقدمات، آثار، ایمان ها که رغبت آفرین هستند، موانع و عوامل استمرار را شناسایی کنیم. سوره را باید منشور (ما آتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا) بخوانیم. خیلی هم مهم است.
درخواست ما این است که همه مطالعه سوره مبارکه حشر را انجام بدهند. چرا؟ چون قرار است ما به این امر عمل کنیم. کسی که میخواهد به این امر عمل کند، باید برود مقدمات و بقیه مواردش را یاد بگیرد. شما اگر بخواهید نماز بخوانید باید مقدمات نماز و شرایط صحت نماز و آسیبهای نماز را درآورید. اگر کسی واقعا بخواهد نماز بخواند، باید برود بفهمد چگونه این کار را انجام دهد. اما اگر کسی نخواهد کار کند همین چهار کلمه که شنید، فقط حظی برده. اما اگر کسی بخواهد انجام دهد باید ببیند بهترین مسیر چیست و چگونه می تواند در آن ثابت قدم باشد باید در انجام دادن این کار جدی باشیم. خیلی نکته بسیار مهمی است. وگرنه مطلب پشت مطلب گفته می شود. اما الان وقت عمل کردن است.
من درخواست میکنم برادرانه که همه به نیت عمل کردن به این آیه، سوره را مطالعه کنند و برای خودشان برنامهریزی کنند که چگونه به این عمل می کنند. این می شود تا جلسه آینده. و جلسه آینده یکی از دوستان برداشت خودشان را در مورد این منشور ارائه دهند. که من مطالعه کردم و به این منشور رسیدم و سعی میکنیم آن منشور را که همه فهمیدند، کاملتر کنیم و برسانیم به این که منشورِ یک جمع بشود. کار جلسه بعدی این است که آن را کامل کنیم و ببینیم چگونه میتوانیم با موضوع خاص انفاق، آن را منشوریک جمع قرار دهیم.
وَ صلّی الله علی محمد و آل محمد