علامه مجلسي قدسسره در کتاب بحارالانوار نقل ميکنند:
در يکى از جنگها، تيري از طرف دشمن به عباد بن بشر که نگهبان بود زدند. او مشغول عبادت بود و چيزى نگفت. تير دوم را هم که زدند، چيزى نگفت و نماز خود را به سرعت تمام کرد. عمار ياسر از خواب بيدار شد و به او گفت: «چرا مرا بيدار نکردى؟» او در جواب گفت: «مشغول قرائت سوره کهف بودم و نميخواستم آن را قطع کنم و اگر از حمله دشمن به مسلمين نميترسيدم، نمازم را سريع نميخواندم»
بعضي افراد چنين لذتي از قرآن ميبرند. اگر انسان در چينش عبارات قرآن دقت کند، درمييابد آهنگى بر آن حاکم است که اگر کسى يک مقدار با آن آشنا شود به سرعت از دنيا، دلکنده ميشود. منتهي انس بايد به دل سرايت کند و مانند يک آتش، در سينه کار کند. نبايد دل انسان، مرده باشد تا لذت قرآن را بتواند بچشد.
نمونه ديگر، زماني است که مسلمانها به حبشه رفته بودند و سوره مريم را براى پادشاه حبشه خواندند. او آن قدر تحت تأثير قرار گرفت که از آنها درخواست کرد يک مقدار توضيح در مورد اسلام بدهند. آنها مقداري از اسلام گفتند. پادشاه گفت: «شما را به هيچ کس تحويل نمي دهم. مثل بقيه مردم، آزاد باشيد» لحن و سبک آيات اوليه سوره مريم، حالت خاصي دارد.
همه مشکل ما در تشتّت قوه وهميه است که با قرائت قرآن، ميشود آن تشتت را کم کرد؛ قواى وهمى را منسجم نمود و از تخيّل بيرون آمد.
بعضي افراد چنين لذتي از قرآن ميبرند. اگر انسان در چينش عبارات قرآن دقت کند، درمييابد آهنگى بر آن حاکم است که اگر کسى يک مقدار با آن آشنا شود به سرعت از دنيا، دلکنده ميشود. منتهي انس بايد به دل سرايت کند و مانند يک آتش، در سينه کار کند. نبايد دل انسان، مرده باشد تا لذت قرآن را بتواند بچشد.
نمونه ديگر، زماني است که مسلمانها به حبشه رفته بودند و سوره مريم را براى پادشاه حبشه خواندند. او آن قدر تحت تأثير قرار گرفت که از آنها درخواست کرد يک مقدار توضيح در مورد اسلام بدهند. آنها مقداري از اسلام گفتند. پادشاه گفت: «شما را به هيچ کس تحويل نمي دهم. مثل بقيه مردم، آزاد باشيد» لحن و سبک آيات اوليه سوره مريم، حالت خاصي دارد.
همه مشکل ما در تشتّت قوه وهميه است که با قرائت قرآن، ميشود آن تشتت را کم کرد؛ قواى وهمى را منسجم نمود و از تخيّل بيرون آمد.
منبع: