وقوف یعنی با تأنی از کنار آیات رد شدن؛ که ربطی به سریع خواندن یا نخواندن ندارد؛ بهتر است باب سوره را باز بگذاریم و هر چند که هر روز چندین آیه بخوانیم ولی در کل وقتهای فراغت هفته روی یک سوره فکر کنیم.
تقسیم بندیهای سوره دقیقاً چرا بر این اساس است و چه ارتباطی دارند؟
سبک کلی سورهی عبس این است که شما یک رخدادی در کل سوره میبینید که پشت و عقبه دارد. (هر رخدادی که اتفاق میافتد فقط همین نیست بنابراین یک سری عقبه وجود دارد.)
اولین موضوعی که لازم است بررسی شود این است که چه مقدار بهره مندی از وحی دارد؛ دومین موضوعی که باید برای تحلیل رخداد در نظر گرفت سیر رشدی است که فرد در زندگی دارد؛ سیر تعالی است یعنی از… تا…
در قسمت اول رخداد است و قسمت دوم میزان حکمها و بایدها و نبایدهاست و قسمت سوم تدبر سیستم است و عاقبت و غایت، از … تا …
قسمت چهارم این است که سیستم به چه خوراکی نیاز دارد برای رسیدن به غایت یک حرکت، که برای جذب باید ذائقهی افراد بررسی شود و طعام بر ذائقه تأکید میکند.
قسمت پنجم هم ملکوت یک رخداد است.
ما این چهار جنبه را میتوانیم در هر رخدادی بررسی کنیم. این نگاهی است که باید در کار پژوهشی داشته باشیم. سوره تبدیل به یک فرمول شد بدون اینکه بدانیم موضوع چیست! این که سورهها به صورت مدل دیده شوند موجب میشود که بینهایت شوند. باید در سورهها علاوه بر محتوای سوره، مدل را مورد پژوهش قرار داد.
گزاره نویسی
میل به هدایت از روی میل به تزکیه و ذکر سنجیده می شود.
در سورهها به یک سری گزارههای بدیهی میرسید که اگر استنادشان به آیات و روایات بشود میشوند تعقلی که در عین سادگی و بداهت خیلی کارها از دستشان بر میآید و علت پیچیدگی زندگی انسان عدم توجه به گزارههای بدیهی و تعقلی است.
باید گزارههای بدیهی را استخراج کنیم… حرف زدنتان را بدیهی کنید.
باهوشترین انسان کسی است که دربارهی رخدادها به سرعت قضاوت نکند.
نکتهی خیییلی مهم:
سعی و خشیت در سوره به نسبت است. یعنی نمیگوییم فلانی ساعی است، بلکه میگوییم که به نسبت درسش او در فوتبال ساعی است. ساعی بودن هر کس به نسبت خودش است.
تفاوت قرآن خواندن ما و انسانهای دیگر در کشورهای عربی چیست؟ و چرا در بعضی انحراف ایجاد میکند؟
این به خاطر انگیزههای مخاطب است که برداشتهای مختلف را به همراه میآورد. مثلاً انگیزههای ثانویه برای قرآن آوردن یعنی حفظ قرآن برای ورود به دانشگاه که ممکن است مانع از قران خواندن برای هدایت شود.
اگر انسان به از… تا … خود نگاه کند دچار کفر نمی شود!!!! کفر و تزکیه در مقابل هم قرار میگیرند.
تزکیه با ذکر اتفاق میافتد که ذکر و کفر بدین صورت با هم در ارتباط قرار میگیرند.
تزکیه میشود غایت و کفر، پوشیدن استعداد است که از نگاه غایت است. ذکر ابزار رسیدن به تزکیه است و تزکیه یعنی خالص سازی وجود برای دریافت حقایق. و این تبدیل به یک صفت می شود و اگر نشود خالص سازی نشده و دریافت حقایق نشده… تزکیه میشود رسانایی نسبت به حقایق و کفر یعنی نارسایی به حقایق.
نکته: هر کلمهای در هر سوره یک معنای اختصاصی پیدا میکند یعنی کفر و تزکیه معنای خاص خود را پیدا میکند.
گاهی نظام انسان دچار سوءهاضمه می شود و دچار خدشه، پس باید برای آدمهای بیمار راهکارهای خاص خودشان را اجرا کرد. انسان نیاز به دارو دارد که باید طبیب تجویز کند؛ قرآن به طور کلی طعام است که گاهی هم نقش دارو را دارد.
سوال. سعی و خشیت سوره را چطور فهمیدید؟ به نظر شما چه مرزهایی وجود دارد؟
خشیت به واسطهی رویت عظمت، ایجاد میشود و میتوان دید که سعی بعد از آن ایجاد میشود.
انسان ها به واسطهی اهتمامشان در یک کاری پیش میروند ولی به واسطهی استعدادشان پیش نمیروند.
از انتهای سوره توجه به قیامت تنها عامل به وجود آورندهی سعی و خشیت است که در سورهی ص و ق هم همین است. توجه نداشتن به قیامت عامل عدم سعی است که در سورهی ص اسمشان مخلصین است.
دید قیامتی موجب میشود که پهنای دید وسعت پیدا کند.
لجبازی در هر کاری نشان از عدم خشیت است.
خشیت: آن ترسیدنی که درش نوعی گرفتن و جذبه شدن است که فقط در برابر خداست و غیر آن در فاز شرک میآید.
خوف: ترسی است که از آینده است برای رسیدن به اهداف و خاص خدا نیست.
خشع هم با خشی فرق دارد. اغلب افرادی که در این محفل هستند سعی و خشیت لازم دارند.
نکته: در برنامه ریزی باید امتداد وجود داشته باشد و علت شکست برنامهها عدم امتداد است. برنامههای بدون امتداد محکوم به شکست است.
بحث افسردگی (نمونه یک پژوهش علمی در قرآن)
تدبر با تفسیر متفاوت است. در تدبر ما بر اساس نیازمان به قرآن مراجعه میکنیم و در این راه از تفسیر هم استفاده میکنیم. پس وقتی که با سوال و نیاز جهت رفع نیاز به قرآن مراجعه میکنیم تدبر نام میگیرد.
ما با سوال افسردگی رفتیم سراغ قرآن و به یک سری لغات رسیدیم.
افسردگی انزوا گرایانه در سورهی عبس، افسردگی استغنایی در سورهی محمد، حقارت درونی در سورهی مبارکهی فجر، افسردگی در سوره ی متطفف، افسردگی غاشیه و سورهی مبارکهی طه که افسردگی از زندگی سیاسی است.
پرسشنامه ای که از مخاطبین گرفته شد طبقه بندی شد. شش نوع افسردگی در بین مردم است که برای اساتید روان شناسی جالب بود که همان شش نوع افسردگی استخراجی از قرآن بود…
عوامل مختلف نمودار بندی شد. استخراجاتی از فرم پرسشنامه انجام شد.
بر اساس سورهی مبارکهی عبس: کلمات سوره که مبتنی بر گروه منفی سوره و مربوط به افسردگی است…
قضاوت های بد در مورد افراد عموماً از همز و لمز شخصی نشات می گیرد.
مثلاً افسردگیهای علمی که خودش را سریع با دیگران مقایسه میکند و نمیداند که سعی و خشیت آن افراد چقدر بوده است.