بسم الله
این متن صرفا به جهت عرض ارادت من خدمت استاد دوست داشتنی و عزیزمان، خانم دکتر حق جو و سایر دوستان است که مدت هاست از دیدارشان دور مانده ام.
به جهت این که دو سخن ناب از خانم دکتر در ذهنم ملکه گشته _ هرچند شاید در عمل به آنها اضعف الضعفایم _ ؛ فرصت نیمه شبی را غنیمت شمردم برای نوشتن این اعلام حضور.
اما آن دو سخن ساده ی بلیغ :
1- خانم دکتر همیشه می گفتند حتی اگر به قدر گذاشتن یک نقطه زیر نوشته های نویسندگان سایت هم که شده نظری بگذارید ( و خودم هروقت هرکجا می نوشتم واقعا حس می کردم حتی همان نقطه چقدر می تواند خوب باشد )
خواستم بگویم : خانم دکتر عزیز؛ نوشته های این مدتتان را می خوانم و بهشان فکر می کنم در حد بضاعت خودم. خدای بزرگ و مهربان برای ما سلامت و سرزنده نگاه داراد شما و خانواده ی عزیزتان را.
2- همه لابد این سخن را از دکتر خوب به یاد دارند که : “کار فرهنگی” معنی ندارد؛ اهل بیت و بزرگان وقت و بودجه ی جداگانه ای برای کار فرهنگی در نظر نگرفته بودند؛ زندگی و اعمال و رفتار آنان بود که آینه ی تمام نمای معارف بود و آموزنده ی حقیقت. اگر یک نفر را بشناسم که زندگی و رفتارش _ درست مثل همین پست های آیینه ای _ برای من آن کار فرهنگی بزرگ و موثر مثالی بوده باشد؛ شمایید خانم دکتر عزیز ما.
همت طلب از باطن پیران سحرخیز
زیرا که یکی را ز دو عالم طلبیدند …