در اکثر قریب به اتفاق نوشته هایم در سایت باشگاه, سعی کردم یک ایده ی خاص راجع به دین را مطرح و از آن دفاع کنم. و آن ایده تقلیل نقش دین به این نحو بود که دین میبایستی یک الگوی بسیار کلی زندگی را ارائه کند , به زندگی معنا بدهد یک دیالگوگ بین بنده و معبود را ارائه کند که در پرتو آن انسان آرامش بیابد و آدم وار و اخلاقی با ملت برخورد کند.
و بیرون از این نقش مابقی نیاز های انسان مثل علم, تکنولوژی , حقوق , قضاوت و غیره به وسیله ی عقل جمعی , آزمایش , تجربه و دیگر منابع در دست هر انسانی و خارج از متون مقدس پدید میابد و طبیعتا متغیر خواهد بود.
اما فی الواقع متعجب شدم چرا در برابر این طرح مساله تحرک خیلی خاصی ندیدم و البته بیشتر اهالی این خانه نظری مقابل من دارند. دنبال چیز هایی بیش از انتظار من, در قران و اهل بیت میگردند.
دنبال جواب سوال هایی برای زندگی همین الان, که فقط جوابش در قران است,و بیش از آن, این ادعا را مطرح میکنند که خواندن قران باعث افزایش معرفت ما میشود.
من یک درخواست دارم:
هر کسی اگر جواب سوالی را از درون قران یافت که جوابش به وسیله ی دانش های بشری میسر نیست و یا حداقل دور از ذهن است , به اشتراک بگذارد.
یا اگر خواندن و تامل در ایاتی در قران به نکاتی رسید که بشود به عنوان “معرفت جدید” , “فهم جدید” در یک مجله(بدون ذکر اینکه از قران برداشت شده) به چاپ رساند , در سایت بنویسد.
بالاخره یا باید نظر دوم درست باشد یا نظر اول و خیلی خوب میشود اگر بتوانیم به یک جمع بندی برسیم.(بهتر است بگویم کمک کنید من به جمع بندی برسم 🙂 )