“هو الحبیب”
گاهی آدم باید بنویسه ،
بنویسه تا داتنگی، دلش رو همچین کوچولو نکنه…
برای شما می نویسم،
برای مامان عزیز باشگاه…
که خیلی وقته بچه های باشگاه دلتنگ تون شدن…
بچه هایی که تو سَر شلوغی هاشون گم شدن این روزا
نمی دونم چه طور شد امروز
که یهویی لابه لای کارام یادت افتادم خانوم دکترجونم
یاد حرف قشنگت تو مشهد که به جانم نشست…
“آدم باید خوب باشه…آدم باید خیلی خوب باشه…”
یکی باید باشه مثل شما،
که کنارمون باشه،
که بگه هی بچه ی شیطون،
آدم باید خوب باشه
آدم باید خیلی خوب باشه…
کاش باشین این نشست رو…
چه نزدیک است جان تو به جانم…