بعضی میهمانی ها آنقدر برایت جذاب می شود که می خواهی برای همه تعریفشان کنی…
مثل میهمانی امروز…
وقتی مسجد النبی باشی و سوره ی انشراح را در محضر صاحبش بخوانی:
ثواب قرائت سوره عین واقعیت بود. می شد طعمش را مز مزه کرد:
در فضیلت این سوره از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم روایت است: هر كس سوره انشراح را قرائت نماید مانند كسی است كه حضرت محمد صلی الله علیه وآله وسلم را دیدار كرده و اگر غمگین و ناراحت باشد خداوند ناراحتی اش را برطرف می كند)مجمع البیان، ج10، ص387)
سوره برایمان از شرح صدر پیامبر می گفت و ما چنین می شنیدیم:
پیامبر دغدغه ی تک تک انسان های کل دنیا را دارند، ولی دغدغه ی ایشان به عمل می انجامد. راهکار دارند. اینطور نیست که دغدغه ی هدایت آدم ها و دیدن گمراهی آن ها زمین گیرشان کند، بلکه برعکس، مدام از کاری فارغ و به کاری دیگر مشغول می شوند….
اولا ما آدم ها اصلا حواسمان به اطرافیانمان و مشکلاتشان نیست، بعد هم خیلی توجه کنیم فقط می توانیم برایشان غصه بخوریم، آن هم روزی یا ساعتی چند، دیگر به عمل نمی رسیم…
از خدا شرح صدر می خواهم… اینکه “صادرات” فکر و قلبم گسترش پیدا کند…. اینکه سعی کنم دغدغه هایم، عملیاتی شوند و نه فقط در حرف و ادعا خفه شوند….
می خواهم ازین به بعد پا به پای پیغمبر و امامم راه بروم، قدم هایم بلندتر شوند. بزرگتر بشوم و من هم شرح صدر پیدا کنم. قلبی که همه ی آدم های دنیا در آن جا بشوند