حتي شهادت تو نداده ست خاتمه
بر روضه هاي دلشکنت أيها الکريم
مادر نبود تا که ببيند در آن غروب
تشييع شد چگونه تنت أيها الکريم
بيرون کشيد با دل غرق به خون حسين
هفتاد تير از بدنت أيها الکريم
شد روضه خوان کشته ي مظلوم کربلا
تابوت و پيکر و کفنت أيها الکريم
آنجا ولي شراره ي غم پر گدازه بود
يعني به جاي تير و کمان نعل تازه بود
شاعر: یوسف رحیمی