اصلا بگذارید كه خورشید بگوید:
خورشید! بگو با سرِ سردار چه كردند
نی زار گواه است كه با خوبترینها
این قوم خطا رفتهی تاتار چه كردند
بیعت شكنان نقشه كشیدند و دوباره
با ذریهی حیدر كرّار چه كردند
ای قامت افراشته در سجدهی بسیار !
لبهای عطش با تب بسیار چه كردند
نیلوفر پژمردهی شبهای خرابه !
با بغض تو ای ابر سبكبار چه كردند
در ماتم شمع و گل و پروانه و بلبل
ای اشك! به یاد آر، به یاد آر چه كردند
لب وا كن و حرفی بزن ای سنگ صبورم
با یاس، میان و در و دیوار چه كردند
در طاقت من نیست كه دیگر بنویسم
با قافله و قافله سالار چه كردند…
«همین غزل با صدای حاج حسین یعقوبیان»