صحرای بلا به وسعت تاریخ است و کار با یک یا لیتنی کنت معکم ختم نمی شود. اگر مرد میدان صداقتی نیک در خود بنگر که تو را نیز با مرگ انسی هست یا خیر؟ اگر هست که هیچ! تو از قبله داران دابره طوافی واگر نه…! دیگر به جای آن که به زبان زیارت عاشورا بخوانی، در خیل اصحاب آخر الزمان ِ حسین(ع) با دل به زیارت عاشورا برو.

عالم همه در طواف عشق است و دایره دار در این طواف “حسین” است. اینجا در کربلا، در سرچشمه جاذبه ای که عالم را بر محور عشق نظام داده است. شیطان اکنون در گیر و دار آخرین نبرد خویش با سپاه عشق است و…! امروز در کربلاست که شمشیر شیطان از خون شکست می خورد؛ از خون عاشق، از خون شهید…

ای دل! تو چه می کنی؟ می مانی یا می روی؟

هیچ پرسیده ای که عالم شهادت بر چه شهادت می دهد؟ نومید مشو که تو را نیز عاشورایی است و کربلایی که تشنه خون توست و انتظار می کشد تا تو زنجیر خاک از پای ارادت بازگشایی و از خود و دلبستگی هایت هجرت کنی

شهید مرتضی آوینی

 

فهرست مطالب