یک چشم بر یاس کبودش در کفن داشت
یک چشم دیگر بر حسین و بر حسن داشت
از بی کسی در بال هم، سر برده بودند
گویی کنار جسم مادر مرده بودند
داغ دل مولا دوباره گشت تازه
ریحانه ها را خواند پای آن جنازه
کای گوشه گیران شب غربت بیایید
آخر وداع خویش با مادر نمایید
آیید و جان خویش را در بر بگیرید
از مادر خود توشه آخر بگیرید
دو طائر بشکسته پر از جا پریدند
افتان و خیزان جانب مادر دویدند
دو دسته گل گلبوسه از کوثر گرفتند
قرآن خون آلوده را در بر گرفتند
ناگاه از آن خونین بدن آهی برآمد
با ناله بیرون دستهای مادر آمد
بشنید گردون ناله منصوره اش را
بگرفت قرآن در بغل دو سوره اش را
میخواست بی تابی ز طفلان جان بگیرد
میرفت تا عمر علی پایان بگیرد
ناگه ندا آمد علی بشتاب بشتاب
دردانه های وحی را دریاب دریاب…

شاعر: استاد غلامرضا سازگار
دانلود فایل صوتی

فهرست مطالب