قصه ی روز دهم ای یار مارا می کشد
داغ تو تکرار در تکرار ما را می کشد
قبل عاشورا برای مادرت جان داده ایم
روضه ی تلخ در و دیوار ما را می کشد
عمرمان دادی خدایا تا به عاشورا رسیم
گرچه عاشورای تو صدبار ما را می کشد
کشت زینب را همین دیشب, وداع تو حسین!
قصه ی آن آخرین دیدار ما را می کشد
چشم و دست او فدای تو شده, بی چشمداشت
ساقی برگشته از پیکار مارا می کشد
تا سلامی می,دهد بر بند بند پیکرت
بندهای ناحیه این بار مارا می کشد*
بارها از قتلگه گفتیم و سوزش کم نشد
عاقبت این روضه ی دشوار, ما را می کشد
شاعر: میلاد عرفان پور