حرکتها و سپس قیام توابین آغاز شد. پس از آن مختاربنأبیعبدالله ثقفی و سپس گروهی از اینجا و گروهی از آنجا. تا اینکه عباسیان آمدند و بنیامیه را نابود کردند. در این مدت، از کشتهشدن حسین تا انقراض بنیامیه، شعار بلند تمام انقلابیها و همه معترضان و مخالفان «یا لثارات الحسین» بود. پس انتقام و آرزو و انگیزه و محرک تمام این حرکات، حسینی بود.
چگونه حسین توانست تمام این وجدانهای غافل و خواب را برانگیزد؟ با نمایاندن حقیقت در برابر دیدگان مردم، با راهش، با مرگش، و با روشن کردن این مطلب که بنیامیه اینچنیناند.
یزید میخواست اسلام را ریشهکن کند. اما پس از انقلاب حسین، یزید نیز عقب نشست، چراکه دید عزای حسینی در خانه خودش بر پا داشته شده است. اطرافیانش شروع به توبیخ و ملامتش کردند. پس گفت: «خداوند ابنمرجانه را بمیراند، او در این مسئله عجله کرد.»
یزید مسئولیت را بر دوش پسر مرجانه یعنی ابنزیاد گذاشت و با این کار نتوانست از اهداف امام حسین آگاه شود و تاوان این کارش را پرداخت. پس از آن و در طول تاریخ، این انقلاب از صحرا و از میان شنها به سراسر جهان اسلام منتقل شد. سال به سال و نسل به نسل و قرن به قرن انتقال یافت تا اینکه امروز در پیش روی ماست و ما از آن استفاده میکنیم و بهره میبریم و هر روز از آن یک امر جدید و تصحیح جدید و موضع جدید و حرکت جدید و انقلاب جدید و عمل صالح و از خود گذشتگی کامل و مفید در راه دفع تاریکی و ظلم و راندن باطل درمییابیم. او فرمود: «ألا تَرَونَ الحَقَّ لایُعمَلُ بِهِ وَ الباطِلَ لایُتَناهَی عَنه» همین دو عامل کافیست تا «لِیَرغَبَ المُؤمِنُ فِی لِقاءِ اللهًِ.»
امروز و هر زمانی که در برابر این تصویرِ جاویـدان میایستیـم، خود را در برابر این چراغ روشن از خون حسین، در برابر آن منارهای که بر جمجمههای یاران حسین بنا گشته است، در برابر این واقعهای که خون پاک او و پسران و کودکانش منشأ ظهور آن گردیده، در برابر این منظرهای که در آنجانفشانی پیرمردی، چون حبیببنمظاهر که پا به هشتاد سالگی نهاده و نوجوانی همانند قاسمبنالحسن را که به سن بلوغ نرسیده است، مییابیم. فداکاری سفیدپوست در کنار فداکاری سیاهپوست. فداکاری دوست در کنار فداکاری دشمنِ توبهکردهای چون زهیربنالقین و حربنیزید ریاحی. ایثار و جانفشانی برازنده مردان و زنان است، فداکاری برای هر فردی میتواند باشد. ولی این مجموعه و این برگزیدگان که با حسین بودند، همه وجودشان را در راه ریشهکنی ظلم نثار کردند و هر آن کس که تمام وجودش را در کفه ترازو بگذارد، پیروز است.