به نام خدا
فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ [1]
یک. أُولَـئِكَ يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ ﴿٦١﴾ مومنون
سرعت عبارت است از انجام کاری در کوتاهترین زمان ممکن و سبقت در لغت به معنای پیشیگرفتن است.
سرعت در کار خیر یعنی هر کسی خودش در نسبت با توانمندیها و داشته های خودش باید کار نیکش را با بهترین کیفیت و کوتاهترین زمان انجام بدهد. نقطه مقابل آن، واژه بُطء به معنای کندی است و مرا یاد بحث کنود سوره عادیات می اندازد. در سبقت اما سرعت در نسبت و مقایسه با دیگری هست. فرق هر دو با عجله این است که راغب میگوید: مقصود از عجله، خواستن چیزی است که هنوز موعدش فرا نرسیده است. فرشتگان، پیامبران و بندگان صالح خدا در قرآن به این ویژگی ستوده شدهاند که در کارهای نیک از پیشیگیرندگانند.[2]
دو. ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَ مِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّـهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ ﴿٣٢﴾ جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِيهَا حَرِيرٌ ﴿٣٣﴾ فاطر
قرآن در آيه 32 سوره مبارکه فاطر وارثین کتاب (یعنی آدمهایی مثل ما) را به سه دسته تقسیم مي كند و مي فرمايد كه در هر جامعه اي با سه دسته افراد به طور مشخص رو به رو هستيم: اول كساني كه در حق خويش ستم مي كنند و كار خير نكرده و در آن پيشتاز نمي باشند. دوم كساني كه ميانه رو هستند و كارهاي خيري را انجام مي دهند ولي اهل شتاب و سبقت در آن نيستند و سوم كساني كه در كارهاي خير شتاب مي ورزند و از يكديگر سبقت مي گيرند.
تنها این گروهند که از فضل کبیر بهره مندند و از هرگونه حزن و اندوهي در امان بوده و از اساور و لوئ لوئ وحریر بهره مند خواهند شد.
سه. سَابِقُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا كَعَرْضِ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَرُسُلِهِ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّـهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاءُ وَاللَّـهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ ﴿٢١﴾ حدید
وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ ﴿١٣٣﴾ آل عمران
هر مسابقه ای غایتی دارد… غایت مسابقه ای که خدا ما را به آن دعوت کرده است مغفرت[3] و جنت است….
چهار. علی بن حسین بن علی بن ابیطالب (سال ۳۳ قمری- سال ۶۱ قمری) مشهور به حضرت علی اکبر(ع) نخستین فردی بود که از قبیله بنیهاشم به میدان رفت و اولین نفر از بنیهاشم بود که به شهادت رسید در روز عاشورا، اباعبدالله الحسین هنگامی که علی اکبر را به میدان می فرستاد، به لشگر خطاب کرد و فرمود: “یا قوم، هولاءِ قد برز علیهم غلام، اَشبهُ الناس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً برسول الله…” ای قوم، شما شاهد باشید، پسری را به میدان می فرستم، که شبیه ترین مردم از نظر خلق و خوی و منطق به رسول الله (ص) است، بدانید هر زمان ما دلمان برای رسول الله(ص) تنگ می شد نگاه به وجه این پسر می کردیم.
این متن را هدیه تولد جناب علی اکبر پسر آقامحمد براتی و سمیرا خانم فولاد چنگ نوشتم با این آرزو که خداوند مهربان با فضل و رحمت بی انتهایش او را مسمای اسمش شبیه اسوه حسنه عالم خلقت و شتاب کننده در یاری امام زمانش کند و او و اهل بیتش را اهل سرعت و سبقت در کار خیر کند.آمین
2 مومنون، آیه۵۷-۶۱. نازعات، آیه۴. انبیاء، آیه۹۰. آلعمران، آیه114. توبه، آیه۱۰۰.
3 علامه طباطبائی(ره) در جلد دوم ترجمه تفسیر المیزان در تفسیر عبارت «وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا» می فرماید: کلمه “عفو” به معنای محو اثر است، و کلمه “مغفرت” به معنای پوشاندن است و کلمه “رحمت” معنایش معروف است، این معنای کلی این کلمات بود، و اما به حسب مصداق و با در نظر داشتن معنای لغوی آنها باید بگوئیم: این سه جمله و ترتیب آنها به این صورت از قبیل پرداختن تدریجی از فرع به اصل است، و به عبارتی دیگر منتقل شدن از چیزی که فائده اش خصوصی است به سوی چیزی که فائده اش عمومی تر است و بنا بر این عفو خدا عبارت است از محو و از بین بردن اثر گناه، که همان عقابی است که برای هر گناهی معین فرموده، و مغفرت عبارت است از پوشاندن و محو اثری که گناه در نفس به جای گذاشته، و رحمت عبارت است از عطیه ای الهی که گناه و اثر حاصل آن، نفس را می پوشاند.