برای همه ی ما تا به حال پیش آمده است که در معرض تصمیم های بزرگ قرار بگیریم، از انتخاب رشته گرفته تا خرید ماشین و انتخاب همسر و از این حرف ها اما من احساس می کنم در این جهان اگر واقعا بیدار شویم و متوجه کوتاهی عمر باشیم هر تصمیمی یک تصمیم بزرگ است هر کاری کنی که سعادت خودت را رقم بزنی هر دروغ نگفتنی، حق الناس نکردنی یک تصمیم بزرگ است! یا حداقل اهمیتش به همان اندازه ی خرید خانه است. مثلا به نظر من بین خانمی که تصمیمی می گیرد برای ادامه تحصیل برود انگلیس با خانمی که تصمیم می گیرد امشب برای همسر و فرزندانش به خاطر رضای خدا یک غذای خوشمزه درست کند از لحاظ اهمیت و بزرگی تصمیمشان تفاوتی نیست. هر کاری که آدم را به خدا نزدیک کند تصمیم بزرگ و مهمی است فارغ از این که در این دنیا و مناسباتش ما چه اسمی روی آ ن ها گذاشته باشیم. متاسفانه در آموزش و تربیت هم تصمیم های بزرگ را فقط انتخاب رشته و شغل و مسائلی از این دست معرفی می کنند که البته واقعا هم بسیار مهم هستند اما کسی به ما نگفته هر روز که از خواب بیدار می شویم در معرض کلی تصمیم بزرگ و جدی قرار می گیریم که سعادت یا شقاوت آن دنیایی ما را رقم می زند. به بچه ها می گوییم درس بخوان موفق بشی! و به کلی کلاس های گران و عجیب غریب راهی اشان می کنیم اما نمی گوییم حواست باشد در آینده پدر بد اخلاقی نباشی!
خلاصه این که من فکر می کنم نامه ی عمل هر کس دقیقا همان تصمیم های بزرگش است که هر روز می گیرد و حواسش نیست که چقدر بزرگ اند! حواسش نیست چون شکل خانه خریدن و انتخاب رشته نیست!
شب قدر فرصت یک و شاید کلی تصمیم بزرگ است…