در سالی که با یاد کوثر پیامبر روشن است من برای شما خیر کثیر آرزومندم
یوتِی الْحِکْمَةَ مَن یَشَاء وَمَن یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْرًا کَثِیرًا وَمَا یَذَّکَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ
حکمت را به هر که بخواهد میدهد و هر کس حکمت به او داده شود قطعاً خیر فراوانی به وی داده شده است و جز خردمندان متذکرّ نمیشوند.(بقره/ ۲۶۹)
۱- حکمت یعنى نوعى از محکم کارى یا کار محکمى که سستى و رخنهاى در آن راه ندارد و غالباً در معلومات عقلى واقعى که ابداً قابل بطلان و کذب نیست استعمال مىشود. (علامه طباطبایى، تفسیر المیزان، ج ۳، ص ۳۹۵)
۲- حکمت، استعداد درست حکم کردن است که خداوند به انبیا و برخی از انسانها داده است.
۳- حکمت رسیدن به حق با علم وعقل است.
۴- حکمت نوری از انوار صفات حق است که خدای سبحان عقل هر انسانی را بخواهد با آن تأیید میکند.
۵- تفسیر بحرالمحیط در مراد از حکمت این اقوال را نقل کرده است:
۱. قرآن ۲. معرفت ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه قرآن ۳. نبوت ۴. فهم قرآن ۵. علم و فقه ۶. درستی در گفتار و رفتار ۷. ورع در دین الهی ۸. خشیت الهی ۹. تعقل در امر الهی ۱۰. فهم ۱۱. جمع علم وعمل ۱۲. آنچه عقل به درستی آن گواهی میدهد ۱۳. تفکر در امر الهی و پیروی از آن ۱۴. پیروی از دین خدا ۱۵. مغفرت و آمرزش ۱۶. نوری که با آن بین وسواس و الهام تمیز داده میشود. ۱۷. خاطر حق بر آدمی حاکم باشد نه شهوت ۱۸. آنچه باعث آرامش روح شود. ۱۹. التفات به شهود حق در همه حالات ۲۰. صلاح دین و اصلاح دنیا ۲۱.علم لدنی ۲۲.آمادگی برای دریافت الهام.
۶- تفسیر التحریر و التنویر حکمت را به شناخت و معرفت محکم تفسیر کرده است.
۷- ابوعلی سینا حکمت را با ارزشترین علم به با ارزشترین معلوم؛ صحیحترین ومتقنترین شناخت و علم به اسباب نخستین همه هستی دانسته است.
۸- حکمت در عرفان یکی از منزل سلوک و نامی برای استوار کردن هر چیزی در جای خود است. در شرح منازل السائرین حکمت دارای سه درجه است. نخست آنکه حق هر چیز را آنچنان که شایسته است ادا کنی و از حد آن تجاوز نکنی و در وقت آن شتاب ننمایی. دوم آنکه نظر خدا را در وعیدش دریابی وعدل خدا را در حکم بدانی و خیر خدا را در نعمتهای منع شده بیابی. سوم آنکه در استدلال خود به بصیرت و در ارشاد به حقیقت و در اشاره به نهایت برسی.
۹- امیرالمومنین در خطبه ۱۳۳ نهج البلاغه حکمت را حیات قلـب و بینایی چشم و شنوایی گوش و مایه سیراب شدن تشنگان میداند که در آن بی نیازی کامل و سلامت هست. امیرالمومنین در خطبه ۱۰۸ نهج البلاغه پیامبران را سرچشمهها و ینابیع حکمت معرفی میکند.
۱۰- گرچه در آیات متعددی به طور خاص به نام پیامبرانی که به آنها حکمت عطا شده اشاره شده است:
وَ زَکَرِيَّا وَ يَحْيي وَ عيسي وَ إِلْياسَ کُلٌّ مِنَ الصَّالِحينَ(۸۵) وَ إِسْماعيلَ وَ الْيَسَعَ وَ يُونُسَ وَ لُوطاً وَ کلاًّ فَضَّلْنا عَلَي الْعالَمينَ (۸۶) وَ مِنْ آبائِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ إِخْوانِهِمْ وَ اجْتَبَيْناهُمْ وَ هَدَيْناهُمْ إِلي صِراطٍ مُسْتَقيمٍ(۸۷) ذلِکَ هُدَي اللَّهِ يَهْدي بِهِ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ لَوْ أَشْرَکُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ ما کانُوا يَعْمَلُونَ (۸۸) أُولئِکَ الَّذينَ آتَيْناهُمُ الْکِتابَ وَ الْحُکْمَ وَ النُّبُوَّةَ فَإِنْ يَکْفُرْ بِها هؤُلاءِ فَقَدْ وَکَّلْنا بِها قَوْماً لَيْسُوا بِها بِکافِرينَ/ ۸۵ تا ۸۹ انعام
فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ وَ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْکَ وَ الْحِکْمَةَ وَ عَلَّمَهُ مِمَّا يَشاءُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَ لکِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَي الْعالَمينَ/ ۲۵۱ بقره
وَ لُوطاً آتَيْناهُ حُکْماً وَ عِلْماً وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْقَرْيَةِ الَّتي کانَتْ تَعْمَلُ الْخَبائِثَ إِنَّهُمْ کانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فاسِقينَ ۷۴ انبیا – فَفَهَّمْناها سُلَيْمانَ وَ کُلاًّ آتَيْنا حُکْماً وَ عِلْماً وَ سَخَّرْنا مَعَ داوُدَ الْجِبالَ يُسَبِّحْنَ وَ الطَّيْرَ وَ کُنَّا فاعِلينَ/ ۷۹ انبیا
يا يَحْيي خُذِ الْکِتابَ بِقُوَّةٍ وَ آتَيْناهُ الْحُکْمَ صَبِيًّا/ ۱۲ مریم
و… ولی لقمان از بقیه به وصف حکمت مشهورتر است. نتیجه بلافاصلهی اعطای حکمت به لقمان در قرآن شکر است. در روایات گاهی از حکمت لقمان به معرفت او به امام زمانش تعبیر شده است.
من نمیدانم حکمت دقیقاً چیست. ترجیح میدهم فکر کنم همان خیر کثیری است که خدا به هر که بخواهد عطا میکند.
اما در سال جدید من از مادر، حکمت بالغه میخواهم. حکمت رساننده…
حکمتی که مرا به تو برساند… حکمتی که ما را به تو برساند…