یاحی یاقیوم
“يَا أَيُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ”
ای کسانی که ایمان آورده‌اید، آن‌چنان که شایسته است حدود عاشقی را رعایت کنید… 

در ادا کردن حق عاشقی 

این روزها تلخم دست وپا می‌زنم عید شیرینم کند. منتظر حرفهای روشن شما هستم. منتظرم کار خوبی کامم را شیرین کند… به ساقی و جام و مهمان نوازی اهل خانه‌ای که مادرشان زهراست..

 

۱-در نسبت عشق و آمادگی
نگرانم… اتفاقات عاشورا در ذهنم دور می‌خورد..
انگار همه اتفاقات دنیا تا آخر در عاشورا رقم خورده باشد… انگار بعد از آن روز همه روزها تکرار عاشورا باشد… همه داستانها تکراری باشد… من میان اتفاقهای عاشورا دنبال داستان خودم می‌گردم.. و شاید تکلیف، فهم عمق همه آن ماجراها و انتخابها باشد تا روزی که تو بیایی و شاید روزی که همه‌اش را بفهمیم تو بیایی…
اصلاً کاری به آنها که در کمال بدبختی و بی‌شعوری به روی امام شمشیر کشیدند یا بی‌ادبانه نصیحتش کردند یا گدامنشانه اسب و شمشیر پیشكش كردند یا احمقانه مشغول طواف و تلاوت قرآن شدند ندارم.. نگران کننده‌ترین اتفاق عاشورا از دید من اما داستان طرماح است..
طرماح بن عدی از یاران امیرالمومنین علی علیه السلام بود، عاشق امام حسین بود.. هنگام حرکت امام حسین علیه السلام به سمت کربلا حرکت کرد و حتی یاران خود را نیز با خود در این سفر همراه کرده بود. وقتی لشکر امام حسین علیه السلام وارد کربلا شدند و محاصره شروع شد زمانی که همه داشتند برای جنگ آماده می‌شدند طرماح از امام حسین اجازه گرفت تا آذوقه‌ای برای خانواده‌اش تهیه کند و برایشان ببرد و برگردد تا بعد از شهادتش در سختی نیفتند.
از خیمه که بیرون آمد گریان بود. از او پرسیدند امام که به تو اذن رفتن داد پس چرا گریانی؟ پاسخ داد: فدای غربت امام بشوم که به من فرمود طرماح برو ولی زود برگرد!!!…
او رفت تا آذوقه های بار شترش را كه همه‌ی غذای خانواده‌اش است، برساند به دستشان و زود خداحافظی كند و نیز مردم قبیله را هم جمع كند برای یاری امام و برگردد. اما… وقتی برگشت سر امام بالای نیزه‌ها بود …..
كار بدی هم نكرده بود. با اجازه‌ی خود امام زمان رفت كه حق الناس را از گردنش بردارد و حلالیت بگیرد. غذا برساند به زن و بچه‌ی گرسنه‌اش. یار و یاور بیاورد برای امام…..
زود دیر می‌شود اما اگر قبلاً انسان خودش را برای همراهی با وليّ خدا آماده نكرده باشد…

 

۲- در نسبت عشق و سعی و خشیت
جوان‌ترکه بودم یک‌بار چیز مهمی گم کردم.. غصه دار بودم. یک دوستی گفت نذر کن سوره عبس بخوانی پیدا می‌شود. مضطر بودم منبع و مأخذش را نپرسیدم خواندم و جور عجیب و باور نکردنی‌ای پیدا شد… هنوز هم منبعش را نمی‌دانم اما برای پیدا شدن گم شده‌ها عجیب جواب می‌دهد..
جوان‌تر و خوشحال (بخوانید خوش‌خیال) تر که بودم فکر می‌کردم… چه اشکالی دارد یک امام زمان کریم و پسر فاطمه‌ای از یک آدم ناحسابی مثل من با همه اشتباهات و کوتاهی‌ها و کم‌کاری‌هایش سراغ بگیرد؟ من گم شده بودم و منتظر بودم پیدایم کند… طلبکار بودم و مدعی، از کسی که با بی‌توجهی‌های مکررم جگرش را خون کرده بودم… بی‌خبر که آن‌چه آدم را شایسته همراهی می‌کند سعی و خشیت است از نوع مدامش.. لطفاً برای پیدا شدنم سوره عبس بخوانید..

 

۳- در نسبت عشق وکم فروشی
وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِیمِ إِلاَّ بِالَّتِی هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللّهِ أَوْفُواْ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ. انعام ۱۵۲
به مال یتیم نزدیک مشوید مگر به نیکوترین وجهی که به صلاح او باشد تا به حد رشد خود برسد. و پیمانه و ترازو را به قسط تمام کنید هر کس در مورد وسعش مکلف است! و هر گاه سخن گویید عادلانه گویید هر چند درباره نزدیکان باشد و به عهد خدا وفا کنید. این‌هاست آن‌چه خدا شما را بدان سفارش می‌کند، باشد که یاد آورید.
وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَـهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ فَأَوْفُواْ الْكَيْلَ وَالْمِیزَانَ وَلاَ تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْيَاءهُمْ وَلاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِینَ. اعراف ۸۵
و به سوى [مردم‏] مَدْيَنْ، برادرشان شعیب را [فرستادیم‏] گفت: «اى قوم من، خدا را بپرستید شما را خدایی جز او نیست، از جانب پروردگارتان نشانه‌ای روشن آمده است پس پیمانه و ترازو را تمام دهید و در كارهاى مردم كم نگذارید و در روى زمین پس از اصلاح آن فساد نكنید این‌ها براى شما بهتر است اگر مومن باشید.”
وَأَوْفُوا الْكَيْلَ إِذا كِلْتُمْ وَزِنُواْ بِالقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِیمِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلاً. اسراء ۳۵
و چون پیمانه كنید، پیمانه را تمام و درست بدهید (کامل گردانید) و با ترازوى راست و درست بسنجید این بهتر و سرانجامش نیكوتر است.
أَوْفُوا الْكَيْلَ وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِینَ. شعراء۱۸۱ (لطفا ازآیه ۱۷۷ را تا پایان ماجرا با دقت بخوانید[۱].)
پیمانه را تمام دهید و از كم فروشان(کاهندگان) نباشید.
کیل چیست؟ آیا پیمانه ما در داد و ستدهای روزمره است؟ آیا کیفیت فعالیت‌های هر روزه ماست؟ آیا کم نگذاشتن در هر رابطه ای با دیگران است؟ اصلاً ما درگیر چه معاملات و داد و ستدهایی با جهان اطراف‌مان هستیم؟ و در کدامها کم می‌گذاریم؟
آیا کیل به طور خاص به رابطه ما با امام زمان اشاره می‌کند؟ کیل آیا جان و قلب ماست که از عشق پر نیست؟
این را ببینید..
و َيَا قَوْمِ أَوْفُواْ الْمِكْيَالَ وَالْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ وَلاَ تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْيَاءهُمْ وَلاَ تَعْثَوْاْ فِی الأَرْضِ مُفْسِدِینَ. بَقِيَّةُ اللّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِینَ.. هود۸۵ و۸۶.

 

۴- يَا أَيُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَآ إِنَّ اللّهَ يَجْزِی الْمُتَصَدِّقِینَ.
برای آدم کم مایه‌ی کم فروش کم سعی و خشیت و غیرآماده‌ای مثل من چه راهی باقی می‌ماند الا اینکه تو با صدقه‌ات پیمانه‌اش را پر کنی؟ کم فروشیم را به حساب کم مایگی‌ام بگذار لطفاً باز هم عاشقانه گستاخیم را ببخش… شعبان است آقا ماه صدقه…
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقِیَّةَ اللَّهِ فی اَرْضِهِ

ای بـــــــاد سلامِ ما بدو بـر
کاندر دلِ ما از اوست غوغا

________________________________________
[۱] إِذْ قالَ لَهُمْ شُعَيْبٌ أَ لا تَتَّقُونَ۱۷۷إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمینٌ۱۷۸فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطیعُونِ۱۷۹وَ ما أَسْئَلُکُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلی‏ رَبِّ الْعالَمینَ۱۸۰أَوْفُوا الْکَيْلَ وَ لا تَکُونُوا مِنَ الْمُخْسِرینَ۱۸۱وَ زِنُوا بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقیمِ۱۸۲وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیاءَهُمْ وَ لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدینَ۱۸۳وَ اتَّقُوا الَّذی خَلَقَکُمْ وَ الْجِبِلَّةَ الْأَوَّلینَ۱۸۴قالُوا إِنَّما أَنْتَ مِنَ الْمُسَحَّرینَ۱۸۵وَ ما أَنْتَ إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُنا وَ إِنْ نَظُنُّکَ لَمِنَ الْکاذِبینَ۱۸۶فَأَسْقِطْ عَلَيْنا کِسَفاً مِنَ السَّماءِ إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقینَ۱۸۷قالَ رَبِّی أَعْلَمُ بِما تَعْمَلُونَ۱۸۸فَکَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمْ عَذابُ يَوْمِ الظُّلَّةِ إِنَّهُ کانَ عَذابَ يَوْمٍ عَظیمٍ۱۸۹إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآيَةً وَ ما کانَ أَکْثَرُهُمْ مُؤْمِنینَ۱۹۰

فهرست مطالب