دارد دل و دین می برد از شهر شمیمی

سید حمیدرضا برقعی

دارد دل و دین می برد از شهر شمیمی
افتاده نخ چادر او دست نسیمی

تسبیح دلم پاره شد آن دم که شنیدم
با دست خودش داده اناری به یتیمی

حتی اثر وضعی تسبیح و دعا را
بخشیده به همسایه، چه قران کریمی

در خانهء زهرا همه معراج نشینند
آنجا که به جز چادر او نیست گلیمی

ای کاش در این بیت بسوزم که شنیدم
می سوخت حریم دل مولا چه حریمی

آتش مزن آتش در و دیوار دلش را
جز فاطمه در قلب علی نیست مقیمی

حالا نکند پنجره را وا بگذاریم
پرپر شود آن لاله زخمی به نسیمی

شماره کارت برای کمک های مردمی
5041-7210-6011-6093
به نام حسین خواجه محمودآباد

فهرست مطالب