روز عفاف و حجاب خیلی وقت پیش بود اما از آنجایی که من دل خیلی پری در مورد این مسئله دارم و تمام این مدت فرصت نشده بود بیایم دلم را خالی کنم، حالا با چند ماه تاخیر، پست مربوطه را می گذارم. سعی می کنم حرف هایم را به صورت گزاره وار و خلاصه مطرح کنم تا سرتان درد نیاید.
اول: با این سوال شروع می کنم، آیا هر کس حجاب دارد عفاف هم دارد؟ و هر کس حجاب ندارد عفاف هم ندارد؟ (هر کسی می تواند برای خودش در سرش به این سوال فکر کند).
دوم: مسئله ی حجاب در ممکلت ما بسیار بد جا افتاده است. یعنی حتی بسیاری از اقشار مذهبی ما هم نفهمیده اند که باید چطور این مسئله مهم را مطرح و تبلیغ کنند و به آن بپردازند.
آقای چیت چیان یک حرفی خوبی می زدند، می گفتند: اگر می خواهید به کسی امر به معروف و نهی از منکر کنید اول به خودتان رجوع کنید و ببینید واقعا در دلتان برای آن فرد اهمیت قائلید؟ واقعا دلتان برایش می سوزد؟ واقعا عاقبت و سرنوشت او برایتان مهم است؟ یا نه صرفا یک هیجان بچه مذهبی طور بهتان دست داده و می خواهید با این کار ثواب کسب کنید و پیش خودتان فکر کنید من آدم خیلی خوبی هستم! به به! امروز امر به معروفم را هم انجام دادم چه روز خوبی! فارغ از اینکه اصلا آیا تاثیری مثبتی بر فرد نهاده ایم؟ چه بسا تاثیر منفی ننهاده باشیم!
قضیه ی حجاب هم در مملکت ما فکر می کنم همین طوری شده است! امر به معروف در این قضیه بیشتر شبیه یک موجی شده که مذهبی طور ها در آن افتاده اند و به عاقبتش که به کجا خواهد رفت فکر نمی کنند. جملاتی از این دست کم نشنیده ایم که اسلام در خطر است! دل حضرت زهرا خون است! وای از دل حضرت زینب! دین بر باد رفت! خون شهدا هدر رفت!
در حالی که من حس می کنم اگر همین الان یک نفر برهنه ام بیرون برود این اسلام نیست که به خطر می افتد! اسلام دینی نیست که برای کامل شدنش به رفتار من نیاز داشته باشد! به وقع من برای کامل شدنم به اسلام نیاز دارم و کسی که از پوششی که قرآن تعین کرده عدول می کند، خودش و اطرافیانش را به خطر می اندازد. حضرت زهرا(س) به حجاب من نیازی ندارد از آن جایی که ائمه اطهار از خود ما نسبت بهمان دلسوز تر اند، از بی حجابی ما آزرده می شوند، چرا که نفع و ضرری به آن ها ندارد نفع و ضررش تماما عاید فرد است.
قضیه ی حجاب را آمدیم چپکی عرضه کردیم، به افراد می گوییم: به خاطر خدا و اسلام و دین و پیغمبر موهایت را بکن تو! در حالی که به خاطر خودش!یعنی حجاب که گزینه ای از طرف خدا برای بهتر و شاد تر زندگی کردن است را شکل یک جور اجبار و زور دستور عرضه کردیم!
خاصیت عقل ین است که ضرر قطعی و احتمالی را دفع می کند و منفعت را می خواهد که کسب کند. بنابراین از همان اول ضررهای بی حجابی و بد حجابی ای که به خود شخص وارد می شود را باید برایش روشن کرد. و من واقعا کم دیدم با کسی مهربانانه، منطقی، دلسوزانه سخن بگویی و نپذیرد! وقت بیشتری از آدم می گیرد ولی اثر با دوام تری دارد.
سوم: رفتار هایمان باید اصلاح شود! من چادری نبودم، از این غیر چادری های محجبه ام نبودم و این باید برای تمام جامعه جا بیافتد که چنین فردی توانی لازم در جمع و جور کردن خودش و چادر را به طور همزمان ندارد! و این بدان معنا هم نیست که پس به مبارزه علیه خدا و پیغمبر کمر بسته است!
خوب یادم است هر بار که مشهد می رفتیم مکافاتی داشتیم، در حریم حرم باید چادر سر می کردیم و من البته با این قسمت قضیه مشکل نداشتم چه بسا ذات حجاب به هر خانمی احساس خوبی می دهد. مشکل آنجا بود که کافی بود دوتا مویت بزند بیرون! این خانم ها که پر دستشان می گیرند با چنان سرعتی به سمتت می آمدند و پرشان را به سر و کله ات می کوبیدند و یک جوری حرف می زدند که انگار مجرم گرفته اند!! در هر زیارت دوساعته هفت هشت بار ضربه ی پر نصیبم می شد تا جایی که کلافه می شدم از خادمانش بیزار.
نشان دادن وسواس بیش از حد، رفتار های تند و هیجانی، که خیلی خیلی خیلی زیاد شاهدش بودم تنها کار را خراب تر می کند!
چهارم: حضرت علی (ع) می فرمایند: مرد است که زن را با حیا می کند! در مورد این حدیث شریف من توضیح بیشتری نمی دهم چون وظیفه ی من نیست. فقط خواستم یاد آوری کنم!