ای آرزویِ آرزو… این پرده را بردار از او
من کس نمیدانم جز او …مستان سلامت میکنند…
ووَقِّروا کِبارَکُم ، وَارحَموا صِغارَکُم ، وصِلوا أرحامَکُم
دارم از صبح خطبه شعبانیه را می خوانم و دلم می رود برای صحبتهای نرم حبیب خدا
ووَقِّروا کِبارَکُم ، وَارحَموا صِغارَکُم ، وصِلوا أرحامَکُم
…غصه تا کجای کارهای مارا می خورده جناب پدر
به بزرگترها احترام بگذارید و حواستان به بچه ها باشد و رشته محبت را با نزدیکانتان وصل و محکم نگهدارید…
جای دیگر غصه دل مارا خورده و فرموده
اِن هذه القلوب تَصدأ کَما یصدأ الحدید قیلَ فَما جَلاءُ ها قال ذکر الموت و تلاوه القرآن.
همانا این دلها زنگ میزنند مانند زنگ زدن آهن. پرسیدند صیقل دل چیست؟ فرمود: یاد مرگکردن و قرآن خواندن.
الان شوق و اضطراب دم میهمانی را چه کسی تسکین می دهد جز تو ای پدر رحمه للعالمین
وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا نساء 64
راه آخر همیشه تویی پدر …لطفا زخم اشتباهاتم را با استغفار های عاشقانه ات خوب کن…
ما را به یک اشارهی ابرو خراب کن
با یک نگاه غورهی ما را شراب کن