امروز تولد داشتیم.
ظاهرش تولد بود ولی به بهانه های زیاد، جشن ازدواج خانم قاسمی، خانم فروتن و من! شاید هم بازگشت غرور آفرین سید طباطبائی مان از هلند، شاید هم فقط به خاطر دلتنگ شدنمان برای دیدن همدیگر و خواندن یک سوره از قرآن.
ولی اصلش یک ساله شدن جمع 4 نفره مان بود. جشن تولدی با میهمانی امام حسین و سوره ی مبارکه ی فجر… (نکاتش را امیدوارم که دوستانمان زحمتش را بکشند و در سایت بگذارند. ان شاءالله)
می گویند که اصحاب کهف هم از اول با هم نبودند، هر کدام جدا، جدا قیام کرده بودند… فوقع ما وقع ( و در تفسير عياشى نيز از ابى بكر حضرمى از امام صادق (ع) روايت كرده كه فرمود: اصحاب كهف نه يكديگر را مىشناختند و نه با هم عهد و ميعادى داشتند بلكه در صحرا يكديگر را ديده با هم عهد و پيمان بستند، و از يكديگر، يعنى دو به دو عهد گرفتند، آن گاه قرار گذاشتند كه يك باره مخالفت خود را علنى ساخته به اتفاق در پى سرنوشت خود بروند…)
برای جمع شدن اول باید هر کسی خودش قیام کند….
وقتی قیام کنیم، قانون عالم است که “ربط قلب” ها پدید می آید. قیام از ما و ربط قلب از خدا…
تنهایی ها اگر با قیام باشد به جمع تبدیل می شود. مثل همین جمع 4 نفره ی نیم ساعته ی صبح های سه شنبه ی قبل کلاس هایمان.
“وَ رَبَطْنَا عَلىَ قُلُوبِهِمْ إِذْ قَامُواْ فَقَالُواْ رَبُّنَا رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ لَن نَّدْعُوَاْ مِن دُونِهِ إِلَاهًا لَّقَدْ قُلْنَا إِذًا شَطَطًا(14)” سوره ی مبارکه ی کهف
و دلهايشان را قوى كرده بوديم كه بپا خاستند و گفتند: پروردگار ما، پروردگار آسمانها و زمين است و ما هرگز جز او پروردگارى نمىخوانيم، و گرنه باطلى گفته باشيم (14).
نگران تنهایی هایمان نباشیم.
فقط اینکه باید قیام کند هر کس، هر جایی هست، آن وقت شبیه های خودش را پیدا خواهد کرد
پی نوشت: و وقتی یک جمع، “بزرگ تر” داشته باشد آن وقت است که بزرگترشان نمی گذارد جمع و ربط ها سست و راکد شود…. درست مثل همین امروز که خانم دکتر حق جو همه ی مان را دور هم جمع کرد. ….