بسم الله الرحمن الرحیم
در سوره مریم، داستان دو تولد مبارک ذکر شده. اولی از پدر و مادر پیر و صالحی است و دومی از مادر زیبا و جوان و مجرد!
وقتی به زکریا بشارت دادند که فرزندی به نام یحیا به تو می دهیم، زکریا تعجب کرد
یَا زَکَرِیَّا إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ یَحْیَى لَمْ نَجْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِیًّا
قَالَ رَبِّ أَنَّى یَکُونُ لِی غُلَامٌ وَکَانَتِ امْرَأَتِی عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْکِبَرِ عِتِیًّا
قَالَ کَذَلِکَ قَالَ رَبُّکَ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ وَقَدْ خَلَقْتُکَ مِن قَبْلُ وَلَمْ تَکُ شَیْئًا
{آیات ۷ تا ۹ سوره مریم}
پاسخ آمد این کار برای خداوند هین است. هین مفهومی فراتر از راحتی است. برای مثال، اگر بنده بخواهم، “راحت” تا سر کوچه می روم. اما اگر مهمان عزیزی سرکوچه بیاید، برای استقبال، “هین” تا سر کوچه می روم.
*
یحیا به دنیا آمد.
یَا یَحْیَى خُذِ الْکِتَابَ بِقُوَّهٍ وَآتَیْنَاهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا.
{آیه ۱۲ سوره مریم}
تفسیر مجمع البیان، کلمه بقوه را اینگونه معنی کرده
“بقوه” البا فی موضع الحال، ای خذ الکتاب مجداً مجتهداً
یعنی کتاب را بگیر ، در حالی که برای آن جدی و تلاشگر هستی.
و حکم{ماموریت} به او دادیم، در حالی که کودک بود.
وَحَنَانًا مِّن لَّدُنَّا وَزَکَاهً وَکَانَ تَقِیًّا
{آیه ۱۳ سوره مریم}
از جانب خودمان به او مهربانی و پاکی دادیم و او پرهیزگار بود.
تا اینجا، یحیا ای که اینقدر مقدمه آمدن اش در قرآن طولانی است، فرمان آمده که کتاب الهی (آن زمان یعنی تورات) را بگیر و در اقامه آن کوشش کن. به او ماموریت پیامبری دادیم و لطف پاکی ما شامل اش شد. و او تقوی پیشه بود.
وَبَرًّا بِوَالِدَیْهِ وَلَمْ یَکُن جَبَّارًا عَصِیًّا
{آیه ۱۴ سوره مریم}
بعد از تولد، فرمان گرفتن کتاب، اعطای مقام پیامبری، به تقوی رسید، و به پدر و مادرش “بِر” داشت. و او هرگز جبار و عصیان گر نبود.
“بر” در قرآن مفهومی فراتر از نیکی کردن است.
لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ
{آیه ۹۲ سوره آل عمران}
هرگز به بر نمی رسید، مگر اینکه از چیزهایی که دوست می دارید انفاق کنید.
نتیجه گرفتن کتاب با قوت، پاکی، تقوی، بر به پدر و مادر ، جبار و عصیان گر نبودند در این آیه بیان شده
وَسَلَامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَیَوْمَ یَمُوتُ وَیَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا
{آیه ۱۵ سوره مریم}
سلامی از سوی خدا بر او، روزی که زاییده شد و روزی که می میرد و روزی که زنده برانگیخته خواهد شد.
سلامی که از سمت خداست ، قطعا محقق می شود چون خدا هیچگاه سخن و عمل اش از هم جدا نیست. سلام یعنی سلامتی از هرچه آفت که در راه بندگی است. حضرت یحیا شهید، سر از بندش جدا کردند ولی در سلام خدا بود. یعنی سختی های زندگی به او رسید، اما همواره بندگی کرد. این بزرگترین امنیت بنده است. در کلمه حیاً تاکید شده و گفته شده که ایشان با شهدا برانگیخته خواهند شد.
ببخشید اگر طولانی شد.