به تماشای تو دریا ننشیند چه کند
به تماشات سراپا ننشیند چه کند
اینکه گفتم مثلی بود که یعنی پدری
پسرش را به تماشا ننشیند چه کند
«شاه شمشاد قدان خسرو شیرین دهنان»
اگر این قافیه زیبا ننشیند چه کند
ماه من می رسد از راه و جوان است هنوز
ماه من اینهمه بالا ننشیند چه کند
مادری را غم دامادی فرزندش سوخت
دو جهان در غم لیلا ننشیند چه کند
تشنه از اسب بیافتد پسر آنگاه پدر
کمرش نشکند از پا ننشیند چه کند
تک و تنها و غریبانه نماز شب کیست
که نشسته است؛ خدایا ننشیند چه کند
شاعر: مهدی جهاندار